خبرنامه انزلی آنلاین

روزنامه الکترونیکی انزلی آنلاین

خبرنامه انزلی آنلاین

روزنامه الکترونیکی انزلی آنلاین

6 میلیارد دلار درآمد نفتی در سال 83 به خزانه نرفته است

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: تنها 28 میلیارد دلار از درآمد 34 میلیارد دلاری نفت خام در سال 83 به حساب‌ها‌ی خزانه واریز شده و شرکت ملی نفت 6 میلیارد دلار مابقی را نزد خود نگه داشته است.
مرتضی تمدن در گفتگو با فارس درباره «گزارش تفریغ بودجه 83 که بزودی در صحن علنی مجلس قرائت می‌شود»افزود: در گزارش تفریغ بودجه بخش نفت از مجموع 34 میلیارد دلار عواید حاصل از صدور نفت خام مستند به صورتهای مالی شرکتها ملی نفت، تنها 28 میلیارد دلار از عواید ارزی حاصله به عنوان درآمد دولت محسوب می‌شود که از این میزان، 16 میلیارد دلار به حساب درآمدهای عمومی و 12 میلیارد دلار آن به حساب ذخیره ارزی واریز شده است. در خصوص ما بقی در آمد نفت نیز مراتب از سوی دیوان محاسبات به دادسرای دیوان ارسال شده است.
وی گفت: براساس این گزارش بررسیهای صورتهای مالی شرکت ملی نفت نشان می‌دهد که یک بشکه نفت به قیمت کمتر از 5000 ریال در خشکی و در دریا به بهای 571 هزار و 7 ریال و یک متر مکعب گاز نیز به قیمت کمتر از 8 ریال و یک لیتر بنزین وارداتی به نرخ حدود 57 ریال بین شرکت ملی نفت و شرکت‌های تابعه معامله و معاوضه شده است؛ در صورتی‌که همین بشکه نفت 5000 ریالی در خارج از کشور حداقل به مبلغ 50 دلار فروخته می‌شده و از بابت اصل و فرع ارزش افزوده این معاملات هیچ ریالی به حساب در آمد عمومی منظور نمی‌گردیده است.
تمدن افزود:حتی اگر صدر در صد هزینه‌های شرکت نفت در مقابل چنین هزینه‌هایی را واقعی و قطعی و بدون واخواهی تلقی کنیم، مازاد این منابع و مصارف عظیم در تراز موازنه پرداختهای بودجه‌ای نمی‌توان منفی تلقی کرد.
وی با اشاره به ادامه تخلفات دستگاههای اجرائی در امر بودجه با تاکید بر اینکه 96/10 درصد شرکتهای دولتی قانون بودجه را رعایت نکرده‌اند،اظهار کرد: گزارش تفریغ بودجه سال 83 نشان می‌دهد 82/21 درصد از شرکتهای دولتی پرداختهای غیر قانونی به پرسنل خود و 2/7 درصد شرکتهای دولتی پرداختهای غیر قانونی به سایر اشخاص داشته‌اند.
وی با بیان اینکه 29/16 درصد شرکتها در دریافتهای خود مرتکب تخلف شده‌اند، افزود: 19/9 درصد شرکتها تبصره‌ها‌ی بودجه را رعایت نکرده‌اند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اظهار داشت: علیرغم تاکیدات صورت گرفته در تفریغ بودجه سال 82 متاسفانه همچنان مواجه با لیست بلند دستگاههای حساب نداده هستیم؛ به‌طوری‌که در تفریغ بودجه سال 83،هزار و 29 دستگاه در فهرست دستگاههای حساب نداده قرار دارند و مدارک و اسناد لازم برای تفریغ بودجه را در اختیار دستگاههای رسیدگی کننده قرار نداده‌اند.
وی درخصوص عدم واریز درآمدها به حساب خزانه گفت: در این خصوص نیز 188 مورد اعم از دستگاه اجرائی، شرکتهای دولتی و وزارتخانه‌ها درآمد خود را به خزانه واریز نکرده‌اند که در این بین وزارتخانه‌های جهاد کشاورزی با 25 مورد واخواهی، آموزش و پرورش با 25 مورد واخواهی، وزارت کشور با 17 مورد واخواهی، وزارت علوم با 16 مورد واخواهی و وزارت کار 17 با مورد واخواهی و سازمان تربیت بدنی با 17 مورد واخواهی بیشترین گزارشها را به خود اختصاص داده‌اند.(یعنی اسناد و مدارک لازم و معتبر در اختیار مراجع رسیدگی کننده به تفریغ بودجه قرار نداده‌اند)
نماینده شهرکرد در مجلس، بیشترین گزارش‌های تهیه شده در تفریغ بودجه 83 را مربوط به وزارت کشور، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش دانست و گفت: این گزارش‌ها ناشی از حجم وسیع فعالیت‌های دستگاههای مذکور می‌باشد که به ترتیب 83 گزارش مربوط به وزارت کشور،80 گزارش مربوط به وزارت جهاد کشاورزی،72 گزارش مربوط به وزارت بهداشت و درمان،52 گزارش مربوط به وزارت علوم و 52 گزارش مربوط به وزارت آموزش و پرورش می‌باشد.
عضو رسیدگی کننده به گزارش تفریغ بودجه سال 83 با اشاره به تعداد شرکتهای مورد واخواهی شده در تهیه این گزارش خاطر نشان کرد: تعداد موارد واخواهی شده در شرکتهای دولتی 903 فقره می‌باشد که عمدتاً حاکی از عدم رعایت قانونی نظام هماهنگ پرداخت غیر نقدی بیش از میزان مقرر در قانون، پرداخت پاداشهای فاقد وجاهت قانونی و اهدائ غیر قانونی هدیه و عدم واریز در آمد به حساب خزانه می‌باشد.
وی گفت: اسناد و مدارک ارائه شده توسط شرکتهای مذکور موجه نبود، لذا این اسناد و مدارک به دستگاههای مذکور برگرداند شده و از آنها خواسته شد تا اسناد و مدارک معتبری را ارائه کنند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تصریح کرد: در بین اسناد واخواهی شده شرکتهای دولتی وابسته به زوارتخانه‌ها نیز وزارت نفت با 179 مورد، وزارت بازرگانی با 155 مورد، وزارت نیرو با 151 مورد، وزارت صنایع و معادن با 147 مورد و وزارت ارتباطات و فناوری با 112 مورد بیشترین واخواهی را داشته‌اند. ژ
تمدن در ادامه اظهار داشت: از 32 دستگاه اصلی هزار و 566 مورد واخواهی ‌شده گزارش شده است که به ترتیب وزارت بهداشت و درمان 250 مورد، وزارت کشور 185 مورد، وزارت جهاد کشاورزی 144 مورد، وزارت علوم 129 مورد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 127 مورد بیشترین موارد واخواهی شده را داشته‌اند.

بیانیه اعتراضی دانشجویان دانشگاه آزاد

تعدادی از دانشجویان دانشگاه آزاد با انتشار بیانیه ای نسبت به نوع عملکرد مدیریت این دانشگاه و هم چنین کارنامه بیست و چند ساله وی ابراز نارضایتی و نگرانی کردند.

 متن کامل این بیانیه به این شرح است.

 انجمن‌ها‌ و تشکل‌ها‌ی پویا و فعال، زمانی تحقق می‏یابند که بتوانند در عرض یکدیگر به موازنه آرا، افکار و عقاید بپردازند، و از همه مهمتر، انجام کار سیاسی، که سبب افزایش قدرت فهم و تحلیل آن و روشنگری دانشجو برای آگاه شدن در برابر فریب جریان‌ها‌ی سیاسی است. در حالیکه در دانشگاه آزاد نتنها بستر مناسب تحقق چنین امری مهیا نیست، بلکه فضایی سرشار از خفقان بر آن حاکم است که از جمله مصادیق آن، نبود انجمن صنفی به عنوان نماینده رسمی دانشجویان برای پیگیری مطالبات، نبود انجمن اسلامی، تعطیلی نشریات و... می‏باشد. از سوی دیگر مهجور ماندن واژه و هویت اسلامی، در دانشگاه آزاد اسلامی است
موضوع مشکلات دانشگاه آزاد اسلامی، یکی از قدیمی ترین موضوعاتی است که همواره از بدو تأسیس تا به امروز عرصه ای برای منتقدان، تحلیل گران، متولیان علمی و پژوهشی و دلسوزان آینده علمی کشور بوده و می‏باشد. مشکلاتی که ریشه در مدیریت فردی، بسته، غیرشفاف و سوال برانگیز افراد آن دارد. آنچه در این میان حائز اهمیت است اینکه، تا به حال از دانشجویان این دانشگاه، که مستقیما تحت الشعاع مسائل آن قرار دارند، در فضایی امن نظر خواهی نشده است. لذا بر آنیم تا نکاتی را جهت روشن تر شدن افکار عمومی جامعه علمی به عرض برسانیم.
 شایان ذکر است که مدیریت پلیسی مسئولان این دانشگاه و عدم مجال هرگونه انتقاد، اعتراض و شکایت به دانشجویان که منجر به پیگیری و برخورد شدید با عوامل آن می‏شود، لزوم ناشناخته بودن ما را ایجاب می‏نماید.
دانشگاه به عنوان مهد علوم مختلف و کانون ظهور و بروز افکار و اندیشه‌ها‌ و همچنین نبض تپنده کشور و الگوی تمام عیار جوامع اجتماعی، همواره از ویژگی‌ها‌ی ممتازی برخوردار بوده است. ویژگی‌ها‌یی که لوح وجودی انسان را قالب و معنا می‏دهد و او را برای هدفی والاتر آماده می‏کند. 
اکنون با گذشت بیش از 25 سال از عمر دانشگاه آزاد، که با هدف کمک به آموزش عالی کشور قدم در این عرصه نهاد، به دلیل وجود مشکلات و خلأهایی که ناشی از سیاست گذاری‌ها‌ی غلط و غیر کارشناسانه مسئولان آن می‏باشد، دانشجویان این دانشگاه را با سختی‌ها‌ی زیادی مواجه نموده است. سیاست‌ها‌یی که ناشی از نوعی تفکر رقابتی مطلق به لحاظ کمی، برای توسعه و تحت پوشش قراردادن افراد بیشتری می‏باشد. که همین امر باعث مغفول ماندن توجه به رشد کیفی و رعایت استانداردها و برخورداری از آن ویژگی‌ها‌ی ممتاز شده است. توسعه فیزیکی با نگاه حداقلی به توسعه کیفی، چه میزان در رشد و اعتلای  آموزش عالی می‏تواند موثر باشد؟ آیا صِرف رشد سرانه آموزشی هر فرد، می‏تواند معیاری برای سنجش و ارزیابی کیفی آن مجموعه باشد؟
از طرفی دیگر، در بعضی واحدها به دلیل جذب بیش از حد دانشجو، که مشخص نیست متناسب با کدام نیاز و بر طبق چه ملاکی بوده است، با کمبود فضای آموزشی مواجه هستیم. به عنوان نمونه در دانشکده فنی تهران جنوب با وجود 16 هزار دانشجو حتی یک کلاس اضافه برای حل تمرین وجود ندارد. آیا این امر چیزی جز نگاه مادی و کسب منفعت بیشتر را به ذهن متبادر می‏سازد؟ پذیرش بدون حد و مرز دانشجو، مطابق با کدام معیار و یا تأیید دستگاهها و نهاد‌ها‌ی ذیربط بوده است ؟  آیا چنین سیاستی با علمِ بر وجود معضل بیکاری و بالتبع آن ایجاد اشتغال کاذب، باعث تغییر در نوع فرهنگ قشر تحصیل کرده جامعه نمی‏شود؟
اکنون مشکل بیکاری، طیف وسیعی از فارغ التحصیلان این دانشگاه را با سختی روبرو نموده است. نوعی نگاه تبعیض آمیز که در استخدام فارغ التحصیل آزاد با دولتی، چه در شرکت‌ها‌ی خصوصی و چه ارگان‌ها‌ی دولتی وجود دارد، ناشی از چیست؟    آیا ایجاد فارغ التحصیلان بیکار همان دستاوردی است که بر اطلاع رسانی آن بعد از 25 سال تأکید دارند؟
از دیگر مشکلات، کمبود امکانات آموزشی متناسب با تعداد دانشجویان، مخصوصاً در دانشکده‌ها‌ی فنی می‏باشد. کمبود وسایل آزمایشگاهی، نبود کتابخانه‌ها‌ی مجهز، کمبود وسایل کمک آموزشی و نبود سایت کامپیوتری کافی (به عنوان مثال، وجود تنها 13 کامپیوتر در سایت دانشکده فنی تهران جنوب برای 16 هزار دانشجو) از عمده نواقص می‏باشد.
استفاده از اساتید درجه 2و3 و همچنین انتصاب‌ها‌ی رابطه ای بدون در نظر گرفتن صلاحیت علمی و اخلاقی، از دیگر مشکلات
است. انتخاب هیئت علمی از میان فارغ التحصیلان این دانشگاه که بعضاً ازمسئولینی می‏باشندکه به دلیل دغدغه‌ها‌ی کاری فراوان فقط موفق به کسب مدرک این دانشگاه شده اند، کفه علمی دانشگاه آزاد را سبک نموده است. ضمن اینکه عمده اساتید این دانشگاه به ویژه در دانشکده‌ها‌ی فنی، دارای شغل اصلی فارغ از تدریس در دانشگاه می‏باشند که البته تدریس آنها نیز یا برای کسب درآمد و یا برای تعهدی است که نسبت به دانشگاه دارند. رفتار بعضی از آنها به گونه ای است که دانشجویان را با کارمندان خود در ادارات اشتباه می‏گیرند. البته فقدان دفتر کار برای هر استاد به منظور ارتباط با دانشجو مزید بر علت شده است. افزون بر این هیچ گونه نظارتی بر نحوه عملکرد و ارزشیابی اساتید وجود ندارد. از طرفی دیگر، رفتار نامناسب کارمندان و کارکنانِ توجیه نشده، که فقط از روی رفع تکلیف انجام وظیفه می‏کنند نیز به نحوی است که هیچ گونه احساس تشخَصی به دانشجو داده نمی‏شود.ضرورت وجود روحیه نشاط و شادابی در دانشگاهها همواره از مسائلی بوده که مسئولان نظام بر آن تأکید داشته اند، روحیه ای که زمینه ساز بروز شکوفایی استعداد و بیان افکار و اندیشه دانشجو باشد.
اتخاذ سیاست‌ها‌ی سطحی و کودکانه، نظیر جدا کردن دخترها و پسرها در دوره ای و همچنین برخورد‌ها‌ی تند و موضعی خصوصاً در بحث حجاب که نتنها اثرات آن به دقیقه نمی‏رسد بلکه واکنش‌ها‌ی عکس را در پی دارد، ناکارآمدی این دانشگاه را در مهار مشکلات فرهنگی آشکار نموده است. وضعیت نابسامان فرهنگی و عدم برنامه ریزی مناسب برای جهت دهی و کنترل آن به موضوعی مزمن و  نگران کننده تبدیل شده است که لزوم توجه هرچه بیشترمسئولان را می‏طلبد.اما مسأله شهریه دانشگاه، که به معضل اصلی خانواده‌ها‌ تبدیل گردیده است.
شهریه‌ها‌یی که معلوم نیست بر طبق چه فرمولی محاسبه و از دانشجو اخذ می‏شود، شهریه‌ها‌یی که به جای مصرف برای دانشجو، صرف ساختن دانشگاه آزاد در بیابان‌ها‌ی مناطق محروم می‏شود و هیچ دستگاه نظارتی متعهد جهت کنترل آن و نظارت بر حسن مصرف آن وجود ندارد.اکنون نیز که شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عالی ترین مرجع تصمیم گیری و نظارتی بر آموزش عالی فعالیت‌ها‌یی را برای اصلاح این نواقص آغاز نموده، متاسفانه شاهد موضع گیری‌ها‌ی تند و سیاسی برخی افراد هستیم که در جهت حفظ منافع شخصی خود تلاش می‏کنند که این موضوع حتی در نامه 221  نماینده مجلس در حمایت از  رئیس آن، که مظهر باج دهی و باج خواهی این دانشگاه و همچنین برگ زرینی بود در میان افتخارات مجلس هفتم در جهت استیفای حقوق ملت، نیز به خوبی مشاهده شد.
در انتها ما دانشجویان دانشگاه آزاد با تأکید بر اینکه مصالح هیچ یک از دانشجویان را بر منافع گروه‌ها‌ی سیاسی مقدم  نمی‏دانیم، حمایت قاطع و همه جانبه خود را از تصمیم رئیس جمهور محترم اعلام میداریم و از همه اساتید، دانشجویان، انجمن‌ها‌ و تشکل‌ها‌ی علمی وغیر علمی می‏خواهیم تا با صدور بیانیه‌ها‌ی جداگانه در حمایت از این امر، ما را یاری رسانند تا هرچه زودتر رؤیای تحقق دانشگاه آزاد استاندارد اسلامی به حقیقت بپیوندد.
                                                                                                                
                                                                                                                                      والعاقبه للمتقین

جمعی از دانشجویان دانشکده‌ها‌ی فنی تهران جنوب، تهران شمال، علوم و تحقیقات تهران مرکز، دانشکده الاهیات تهران شمال، دانشکده علوم سیاسی تهران مرکز، دانشکده مدیریت و علوم اجتماعی تهران شمال.

تحلیل خرمشاد از ماجرای امیرکبیر

 

دکتر محمدباقر خرمشاد، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم، معتقد است: «جنبش دانشجویی به عنوان بخشی از جریان روشنفکری باید سیاسی، ولی خارج از سیاست باشد، یعنی از موضع منافع ملی و روشنفکری به معنی منافع بشر و آرمان‌های انسانی با سیاست برخورد کند اما جنبش دانشجویی در ایران در مقاطعی به بازیگر سیاسی تبدیل شد، کاندیدا معرفی و تلاش کرد به مجلس برود و اینجا دیگر این جنبش سیاسی خارج از سیاست نبود.»

وی رادیکالیسم را یکی از ثمرات وارد شدن مستقیم جنبش دانشجویی به بازی قدرت و استفاده ابزاری از آن به عنوان نردبان از سوی گروه‌های سیاسی رسمی بازیگر قدرت دانست.

خرمشاد همچنین رویکرد و برخورد وزارت علوم را با طیفی از تحکیم که معتقد به تندروی آن بود، اینگونه توصیف کرد: «من بارها با برخی چهره‌های اصلی این دوستان صحبت کردم و آنها را به "اعتدال" دعوت کردم و برایشان توضیح دادم که رادیکالیسم چطور آنها را از بین خواهد برد. بدنه جنبش دانشجویی در سال‌های گذشته این رادیکالیسم را پس زد و این نشان از بلوغ و تحرک جامعه سیاسی ایران و دانشجویان آن است؛ اگر دوستان مغز متفکر این جریان دانشجویی، بخواهند واقع‌گرایانه تحلیل کنند، از ابتدایی‌ترین نتایج آن، این است که با فرمان قبلی نرانند و آن را به گونه‌ای دیگر برانند؛ چراکه جریانات گاهی شکست می‌خورند و گاهی پیروز می‌شوند. احزاب و جریانات سیاسی نیز لطفا اجازه دهند دانشجو خودش باشد. این برای همه، خصوصا برای منافع ملی و آینده کشور مفید خواهد بود.»

معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم در گفت‌وگوی تفصیلی با ایسنا درباره‌ی حاشیه‌های حضور و سخنرانی رییس جمهور در دانشگاه امیرکبیر اظهار داشت: «این اتفاق را می‌توان از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد. شاید به عنوان معلم جامعه‌شناسی بپذیرم که بخشی از این اتفاق مربوط به انباشت مطالبات برخی دانشجویان بود، اما فورا این سوال به ذهن خطور می‌کند که در پایان دوره‌ی خاتمی نیز مشابه این اتفاق در دانشگاه تهران افتاد، آیا در دوره‌ی اصلاحات هم علت این اتفاق انباشت مطالبات بود؟ حضور خاتمی در آخرین سال ریاست جمهوری در میان دانشجویان در حالی بود که برخوردهای تندی هم با دانشجویان صورت گرفت در حالی که در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر اینگونه نبود. آن‌چه شاهدش عبارت بود از این که رادیکالیسمی که در انتهای دوره‌ی خاتمی در بخشی از فعالیت‌های سیاسی دانشجویی به‌وجود آمده بود به آتش زدن عکس رییس جمهور و انفجار نارنجک صوتی دست بزند، پس به نظر می‌رسد باید به سراغ مباحث دیگری رفت.»


شاید یکی از علل اهانت‌ و اعتراض برخی دانشجویان به رییس جمهور ناشی از بار سیاسی بیش از حد ظرفیت فعالیت جنبش دانشجویی باشد

این مدرس علوم سیاسی در ادامه تصریح کرد: «یکی از علل اهانت‌ها و اعتراضات برخی دانشجویان به رییس جمهور شاید ناشی از بار سیاسی بیش از حد ظرفیت فعالیت جنبش دانشجویی در سال‌های گذشته باشد. دانشجو در رابطه با سیاست، ظرفیت معین و خاصی دارد و اگر از این حد و ظرف خارج شود می‌تواند ضد خود را بپروراند. در 8 سال گذشته نیز چون بخشی از جریانات سیاسی تلاش داشتند با تأکید بر ابعاد جمهوریت در معادلات قدرت حضور داشته باشند بیش از حد و توان جنبش دانشجویی از او انتظار پیدا کردند و بار کردن سیاست بیش از حد ظرفیت دانشجو، باعث رشد رادیکالیسم در بخشی از جنبش دانشجویی شد. جریانات سیاسی هیچ‌گاه به نقطه‌ی صد نمی‌رسند و فعالان حرفه‌ای پخته‌ی سیاسی می‌توانند این را درک کنند اما فضای دانشجویی نمی‌تواند خود را در این چارچوب محدود کند و در نتیجه چون به صد نمی‌رسد همیشه ناراضی باقی می‌ماند و خدای ناکرده به رادیکالیسم کشانیده می‌شود.»


جنبش دانشجویی به عنوان بخشی از جریان روشنفکری باید سیاسی،ولی خارج از سیاست باشد

خرمشاد افزود: «جنبش دانشجویی به عنوان بخشی از جریان روشنفکری باید سیاسی،ولی خارج از سیاست باشد، یعنی از موضع منافع ملی و روشنفکری به معنی منافع بشر و آرمان‌های انسانی با سیاست برخورد کند، اما جنبش دانشجویی در ایران در مقاطعی به بازیگر سیاسی تبدیل شد. کاندیدا معرفی و تلاش کرد به مجلس برود و اینجا دیگر این جنبش سیاسی خارج از سیاست نبود در حالی که او برای چنین کاری ساخته نشده، تحملش را ندارد و کمتر حوصله‌ی تحلیل بازی‌های سیاسی را پیدا می‌کند و البته توان آن را نیز ندارد. لذا اگر به عنوان ابزار از آن استفاده شود به سرعت از کوره درمی‌رود و به این طرف یا آن طرف می‌افتد. اتفاق دانشگاه امیرکبیر و اهانت به رییس جمهور از سوی رادیکال‌هایی صورت گرفت که خود در گذشته نه چندان دور رقبایشان را به این نوع از عمل سیاسی متهم می‌کردند.»


دانشجویان بدانند که هیچ‌چیز جاودانه نیست و اعتدال تنها راه منتهی به هدف است

وی، ادامه داد: «در فضای دانشجویی و دانشگاهی ظرفیت‌سازی باید افزایش پیدا کند و دانشجویان بدانند که هیچ‌چیز جاودانه نیست و اعتدال تنها راه منتهی به هدف است. این رادیکالیسم از سوی کسانی اتفاق افتاد که آشکارا از خاتمی عبور کردند و آن سوی آب‌ها در کنگره‌ی آمریکا سخنرانی کردند و این نشان می‌دهد که نقطه‌ی مطلوب این بخش از فعالان دانشجویی همین است اما باید دید آن نقطه چقدر در جامعه‌ی ایران پذیرفته‌شده و مطلوب است. در حقیقت این تفکر جایگاه زیادی ندارد، اما این بخش از جریان دانشجویی چون به سمت رادیکالیسم رفته نمی‌تواند واقع‌بینانه تحلیل کند. به دلیل این‌که هدف طوری تنظیم شده که دست‌نایافتنی است. این بخش از جریان دانشجویی به دلیل فضای عمومی جامعه در درازمدت دچار سرخوردگی و رفتن به سمت رادیکالیسم می‌شود. برخی تحلیل‌ها حاکی از آن است که آن‌ها فکر می‌کردند که در دولت نهم فضا برای انقلاب‌های رنگین آماده است و به زودی این مساله با کمک و رهبری خود آن‌ها اتفاق خواهد افتاد اما این اتفاق نیفتاد چراکه تحلیل آنها مبتنی بر واقعیت جامعه‌ی ایران نبود و چون نبود، عصبانیت تولید کرد.»


دیروز از خطوط اعتدال عبور شد و طبعا بازگشت به آن خطوط واکنش‌هایی در پی دارد

معاون وزیر علوم، با اشاره به اظهارات برخی از فعالان دانشجویی که از بستن فضا صحبت می‌کنند، گفت: «این مساله عکس‌العمل جامعه‌ی دانشگاهی به افراط دیروز بود؛ چراکه دیروز از خطوط اعتدال عبور شد و طبعا بازگشت به آن خطوط واکنش‌هایی در پی دارد. باید به اعتدال بازگشت و در چارچوب قانون و مقررات راه را ادامه داد.»


جنبش دانشجویی به دو دسته‌ "اسلامگرایان" و "غیراسلامگرایان" تقسیم می‌شود

خرمشاد، با بیان اینکه وزارت علوم اراده کرده فضای چندرنگی و تنوع در دانشگاه‌ها وجود داشته باشد، اظهار داشت: «برخی از جریانات دانشجویی در مقطعی پیشتاز و سخنگوی جنبش دانشجویی بودند اما اکنون شرایط عوض شده و آنها در میان چندین سلیقه‌ی مختلف قرار گرفته‌اند، اما نمی‌خواهند این واقعیت را بپذیرند. جنبش دانشجویی به صورت کلان به دو دسته‌ی "اسلامگرایان" و "غیراسلامگرایان" - نه مسلمان و غیرمسلمان- تقسیم می‌شود در بین اینها نیز تنوعات زیادی وجود دارد. غیراسلامگرایان هم وجود دارند کمااینکه در 15 آذر امسال گروهی کوچک با گرایش چپ را در دانشگاه تهران دیدیم که نقطه‌ی مقابل اسلامگرا و لیبرال هستند. به هر حال هرکس وزن خود را دارد و اگر این واقعیت یعنی وزن واقعی خود را قبول کند فضا سالم باقی خواهد ماند.»


اصرار بر بازگرداندن گردونه‌ی تاریخ واقع‌بینانه نیست


آسیب‌شناسی فعالیت‌های سیاسی دانشجویی می‌تواند از فعالیت‌های اولیه خانه تشکل‌ها باشد

این مدرس علوم سیاسی، با بیان اینکه اصرار بر بازگرداندن گردونه‌ی تاریخ واقع‌بینانه نیست، گفت: «شرایط جدید را باید قبول کنیم. جریانات گاهی در اوج و گاهی در رکود به سر می‌برند. زمانی جریانی قدرت زیادی داشته اما اکنون ندارد؛ علت طرح خانه‌ی تشکل‌های دانشجویی نیز همین بود که واقعیت سیاست در بین دانشجویان دارای طیف‌های مختلف است و این طیف‌ها به رسمیت شناخته می‌شود. ما می‌خواستیم از این طریق آگاهی سیاسی را به صورت سازماندهی شده و از طریق خود آنان در بین دانشجویان افزایش دهیم و راه‌هایی برای تضمین استقلال مالی و سایر فعالیت‌های دانشجویی ایجاد کنیم. آسیب‌شناسی فعالیت‌های سیاسی دانشجویی و چرایی و چگونگی رکود پیش آمده و صد البته اندیشیدن به راه‌های خروج از آن می‌تواند از فعالیت‌های نخستین خانه‌ی تشکل‌ها باشد.»


پیوستن افراطیون به خانه تشکل‌ها در ابتدا، می‌تواند برای پا نگرفتن آن کافی باشد

وی، همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر عدم حضور برخی از طیف‌های دانشجویی در خانه‌ی تشکل‌ها، گفت: «این طرح می‌تواند حرکت خود را با موتور متعادل‌تری آغاز کند و به تدریج بخش‌های مختلف مثل افراطیون به آن بپیوندند چراکه حضور آنها از ابتدا می‌تواند برای پا نگرفتن آن کافی باشد.»


فعالیت سیاسی دانشجویی در حال تجربه‌ی دوران گذار است

معاون فرهنگی وزیر علوم، در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر نحوه‌ی ارتباط برخی تشکل‌های دانشجویی با احزاب، اظهار داشت: «من چه به عنوان معلم جامعه‌شناسی سیاسی و چه به عنوان معاون فرهنگی درصدد چارچوب‌گذاری نیستم. تشکل‌ها مجموعه‌ای از جامعه‌ی مدنی است و وزارت علوم مجموعه‌ای از جامعه سیاسی، پس ما نمی‌توانیم آمرانه درباره‌ی آنها سخن بگوییم. به نظر می‌رسد فعالیت سیاسی دانشجویی در حال تجربه‌ی دوران گذار است. در سال‌های گذشته گفتمان لیبرالی به جای گفتمان اسلامی و پیشتر گفتمان اسلامی به جای گفتمان چپ در دانشگاه‌ها غالب بود. همچنین فعالیت‌های سیاسی دانشجویی تاکنون توانسته ماهیت جنبشی خود را به صورت متناوب حفظ کند. اگر زمانی جنبش دانشجویی به عنوان بازیگر وارد عرصه‌ی سیاست شد از آن جهت قابل تأمل است که در قلب دوران جنبشی این رویکرد را اتخاذ کرده، اما فعالیت سیاسی دانشجویان در شرایط فعلی در دو قطب در حال نوسان است؛ یکی به صورت جنبشی و دیگر به عنوان سمپات احزاب. در حقیقت امروزه دانشجویان و فعالان سیاسی دانشجویی بین ابزار و طرفدار حزب بودن از یک‌سو و جنبشی بودن از سوی دیگر قرار دارند و هنوز بالانس و تعادل خود را پیدا نکرده‌اند.»


قطعا دانشگاه عرصه‌ی میتینگ احزاب نیست

خرمشاد، خاطرنشان کرد: «اگر در کشور روند شکل‌گیری احزاب سیاسی قدرتمند ادامه یابد تا جایی که بتوانند قطب‌های واقعی و عینی فعالیت سیاسی باشند، به سمتی خواهیم رفت که فعالیت سیاسی دانشجویان رنگ شاخه‌ی دانشجویی احزاب را بگیرد. اگر بدنه‌ی دانشجویی، احزاب و جامعه این را قبول کنند اتفاق جدیدی است اما باید تعریف شود چراکه قطعا عرصه‌ی دانشگاه عرصه‌ی میتینگ احزاب نیست البته در آن شرایط می‌توان بخشی از فعالیت‌های دانشجویی را هم داشت که لزوما متصل به احزاب نباشند.»

معاون فرهنگی وزیر علوم یادآور شد: «قطعا سه تا چهار سال است که ما از فضای جنبشی فاصله گرفته‌ایم و مجموعه‌ی فضای کشور به سمتی نمی‌رود که جنبش‌سازی را شاهد باشیم. ما نشانه‌هایی در جامعه داریم که این را اثبات می‌کند تعدادی از فعالان سیاسی به این نتیجه رسیده و متقاعد شدند که در غالب جمهوریت نظام قدرت دست به دست شود و اراده‌های بسیاری هم هست که تلاش می‌کند جامعه به این سمت برود و تحرک سیاسی و چرخش قدرت نخبگان سیاسی مبتنی بر جمهوریت اتفاق بیفتد، اینجاست که احزاب و گروه‌های سیاسی قدرتمند و ائتلاف‌های سیاسی مستحکم و معنادار اتفاق می‌افتد. در این شرایط فعالیت‌های دانشجویی هم به سمت شاخه‌ی دانشجویی احزاب و حرفه‌ای شدن پیش خواهد رفت. اگر چنین شود فضای سیاسی جامعه و دانشگاه با ثبات، خردگرا، مترقی و رو به رشد خواهد شد.»


به طیفی از تحکیم توضیح دادم که رادیکالیسم چطور آنها را از بین خواهد برد

خرمشاد، رویکرد و برخورد وزارت علوم را با طیفی از تحکیم که معتقد به تندروی آن بود، اینگونه توصیف کرد: «من بارها با برخی چهره‌های اصلی این دوستان صحبت کردم و آنها را به "اعتدال" دعوت کردم و برایشان توضیح دادم که رادیکالیسم چطور آنها را از بین خواهد برد. بدنه جنبش دانشجویی در سال‌های گذشته این رادیکالیسم را پس زد و این نشان از بلوغ و تحرک جامعه سیاسی ایران و دانشجویان آن است؛ اگر دوستان مغز متفکر این جریان دانشجویی، بخواهند واقع‌گرایانه تحلیل کنند، از ابتدایی‌ترین نتایج آن، این است که با فرمان قبلی نرانند و آن را به گونه‌ای دیگر برانند؛ چراکه جریانات گاهی شکست می‌خورند و گاهی پیروز می‌شوند. احزاب و جریانات سیاسی نیز لطفا اجازه دهند دانشجو خودش باشد. این برای همه، خصوصا برای منافع ملی و آینده کشور مفید خواهد بود.»

معاون فرهنگی وزیر علوم، گفت: «مثلا باید قبول کرد تفکر چپ، وزن خاصی دارد؛ صرف وجود و شکل‌گیری جریانی نشان‌دهنده فراگیری و اوج‌گیری آن نیست. اصرار من این بود که این دوستان هم از رادیکالیسمی که اواخر دوره خاتمی ایجاد شد، فاصله بگیرند.»


هنوز نتوانسته‌ایم نقطه تعادلی از فعالیت‌های سیاسی دانشجویی تعریف کنیم

وی ادامه داد: «من از سال 84 که معاونت فرهنگی را پذیرفتم، می‌دانستم چند سالی است که رکود سیاسی در دانشگاه وجود دارد و سعی داشتم با راهکارهایی، دانشگاه را از این فضا خارج کنم؛ نمونه آن، دعوت رادیکال‌ها به اعتدال و دعوت کندترها به تحرک بیشتر، اعلام حمایت از پروژه‌های سیاسی، ایجاد خانه تشکل‌ها و... بود، اما باید دید فعالیت سیاسی دانشجویان در کدام نقطه بایستد، مطلوب است؛ به عبارت دیگر با کدام درجه و غلظت از فعالیت سیاسی فضای مطلوب سیاسی در دانشگاه و دانشجوی سیاسی مطلوب و قابل قبول خواهیم داشت؟ اگر چنانچه فضای فعالیت سیاسی دانشجویان را با حالت‌های غیرمعمول سال‌های آخر دهه 70 بسنجیم پس هیچگاه نمی‌توان گفت که فعالیت سیاسی آن، به نقطه مطلوب رسیده است، این نقطه شاید هیچ‌گاه هم دست‌یافتنی نباشد. به نظر می‌رسد هنوز نتوانسته‌ایم نقطه تعادلی از فعالیت‌های سیاسی دانشجویی تعریف کنیم و چون انتظار از دانشجویان بالا رفته، برای واقع‌بینانه کردن این تحلیل،‌ باید سقف نقطه مطلوب این فعالیت‌ها را پایین‌تر بیاوریم.»


ای کاش در گذشته به آن‌چه نوشته شده بود عمل می‌شد

این مدرس دانشگاه تصریح کرد: «ملاک ما نیز در فعالیت‌های سیاسی دانشجویان، آیین‌نامه‌هایی است که از سال‌های گذشته، تدوین شده است؛ این چارچوب‌ها می‌تواند له‌ یا علیه کسی باشد اما اگر آن را قبول کنیم می‌توانیم به نقطه‌ای برسیم که حالت بالانس را حفظ خواهد کرد. ای کاش در گذشته به آن‌چه نوشته شده بود عمل می‌شد.»


برخی جریانات دانشجویی تندرو به دلیل عدم رسیدن به مطالباتشان،‌ به عصبانیت رسیدند

معاون فرهنگی وزیر علوم، اظهار داشت: «برخی جریانات دانشجویی تندرو به دلیل عدم رسیدن به مطالباتشان،‌ به عصبانیت رسیدند. آنها می‌خواستند دولت نهم را بسیار متحجر و تندرو به تصویر بکشند؛ دولتی که قصد دارد پیاده‌رو خانم‌ها را از آقایان جدا کند، کلاس‌های درس دانشجویان را تفکیک جنسیتی کند و...! درحقیقت آنها می‌خواستند دولت نهم اینگونه باشد تا هویت خود تعریفی آنها معنا پیدا کند اما چون اینطور نشد دچار بحران هویت شدند.»


برخی به اصطلاح افشاگری‌ها هزینه را برای فعالیت سیاسی دانشجویی بالا برد و بر رکود تاثیر گذاشت

وی، افزود: «مثلا مساله بازنشستگی اساتید یا دانشجویان ستاره‌دار هر دو از همین مقوله است، بازنشستگی اساتید یک واقعیت و یک پدیده عادی است که براساس قانون صورت گرفته و ادامه پیدا کرده است. تعداد بازنشستگان دو سال 83-82 به مراتب بیشتر از تعداد سال‌های 84-85 بوده است، اما این جریان برای رسیدن به نقطه‌ای که خود را در مقابل آن تعریف می‌کرد، فضاسازی زیادی در این باره انجام داد تا به هر طریق ممکن نشانی از استبداد توسط طرف مقابل ارائه کند. همچنین در بحث دانشجویان ستاره‌دار، با وجود اینکه آنچه در وزارت علوم و سازمان سنجش اتفاق افتاد، ذره‌ای با گذشته تفاوت نداشت، اما مطبوعاتی کردن آن، با همین هدف صورت گرفت، باشد که نشان داده شود حرف‌های گذشته در مورد رقیب درست بوده است، در حالیکه روند با گذشته ذره‌ای فرق نکرده است، البته این به اصطلاح افشاگری هزینه را برای فعالیت سیاسی دانشجویی بالا برد و بر رکود تاثیر گذاشت.»

خرمشاد، گفت: «وقتی شرایط تغییر می‌کند،‌ باید این تغییر را درک و متناسب با آن عمل کرد، اگر این اتفاق نیفتد، هزینه‌هایی را برای خود و جامعه در پی خواهد داشت. ما هم‌اکنون در این تغییر فضا قرار گرفته‌ایم و باید به سمت نقطه تعادل حرکت کنیم و فهمیده‌تر عمل کنیم، این تکلیف همه‌ی ماست.»


آیا رییس دانشگاه از ترس اینکه بگویند فضا را بسته است نباید قانونی برخورد کند؟

معاون فرهنگی وزیر علوم درباره تعطیلی و تعلیق چند انجمن اسلامی دانشجویان در سال گذشته، تصریح کرد: «جز در یک یا دو مورد که با آن نیز برخورد شد، در مواردی دیگر مثلا انجمن‌ اسلامی باید سر سال پیش انتخاباتش را برگزار می‌کرده است ولی این کار را انجام نداده، درحالی‌که نصف به اضافه‌ یک نفر آنها هم فارغ‌التحصیل شده‌اند؛ یعنی اولا شورای مرکزی وجود خارجی ندارد، ثانیا خلاف اساسنامه‌ی خود انجمن اسلامی عمل شده است، حالا رییس جدیدی که در این دانشگاه منصوب شده، قرار است با این تشکل در چارچوب مقررات عمل کند. قانون می‌گوید که این خلاف اساسنامه انجمن است و انجمن اسلامی به خودی خود لغو مجوز می‌شود.»

وی ادامه داد: «در مواردی دیگر، آیین‌نامه اجرایی قانون تشکل‌ها که در سال 78 تصویب شده، پیش‌بینی کرده که تشکل‌های دانشجویی تا سه ماه بعد از تصویب این قانون، اساسنامه‌ی خود را با این قانون تطبیق دهند. برخی، اساسنامه را تطبیق نداده‌اند، به صراحت خود آن قانون اگر چنین نشود از آن پس فعالیت آن تشکل وجاهت قانونی نخواهد داشت یا درحالی‌که طبق آیین‌نامه تشکل‌ها، تنها مجمع عمومی یک تشکل باید به شورای مرکزی آن رأی دهد، برخی تشکل‌ها بجای برگزاری انتخابات در سطح مجمع عمومی، صندوق رأی را وسط دانشگاه قرار داده‌اند که تخلفی آشکار از آیین‌نامه اجرایی مصوب و ابلاغی سال 1382است؛ حالا رییس دانشگاه چه باید بکند؟ آیا از ترسی اینکه بگویند فضا را بسته است نباید قانونی برخورد کند؟»

خرمشاد، یادآور شد: «ممکن است درگذشته، مسوولان چشم بر روی اینگونه تخلفات بسته باشند البته که همان زمان هم غیرقانونی بوده و اگر اکنون هزینه آن بیشتر است به این دلیل است که درگذشته در مواردی، قانونی برخورد نشده است. ای کاش به قانون عمل شده بود.»


گزینش دانشجو براساس دیدگاه سیاسی را صحیح نمی‌دانم

معاون فرهنگی وزیر علوم، با بیان اینکه گزینش دانشجو، براساس دیدگاه سیاسی صحیح نمی‌داند، گفت: «در مباحث اخلاقی و... باید احتیاط‌های لازم به عمل بیاید، اما گزینش سیاسی را شخصا نمی‌پسندم ولی بنا به مصالح اجتماعی اینطور نیست که کلیت گزینش را نفی کنم. در بحث گزینش نیز از 27 هزار پذیرفته شده‌ی آزمون کارشناسی ارشد، نهایتا درباره بیست نفر حرف و حدیث‌هایی مطرح است که در نگاهی کلان حکایت از سلامت جامعه دارد. در هر حال ما وظیفه داریم که نگذاریم در هیچ حالتی خدای ناکرده حقی از کسی ضایع شود.»

وی، در ادامه درباره بروز دیدگاه‌های مارکسیستی و چپ‌گرا در دانشگاه‌ها، خاطرنشان کرد: «زمانی تفکرات سوسیالیستی و چپ، بر جنبش دانشجویی غالب بوده و اساسا تفکر اسلام‌گرا و لیبرال در دهه‌ی بیست، برای مقابله با این مساله پدید آمدند اما اکنون هم‌وزن این تفکر می‌توان تفکرات پراکنده بسیاری را دید و آنچه کمک می‌کند که در فضای خوبی پیش‌برویم،‌ این است که از تجربه گذشته استفاده شود و از رادیکالیسم پرهیز شود.»

خرمشاد در پایان اظهار داشت: «تجربه گذشته نشان می‌دهد که سوسیالیسم روسی در ایران جواب نمی‌دهد؛ شاید به دلیل همین تجارب باشد که سوسیالیسم در ایران در مقایسه با لیبرالیسم طی سال‌های گذشته از بلوغ بهتری برخوردار شده است و اگر به سمتی برویم که سوسیالیسم ایرانی منبعث از تجارب گذشته متولد شود، قبول کند که اینجا ایران است، وزنش از حدی فراتر نخواهد رفت و در چارچوب نظام اسلامی ادامه فعالیت دهد، شاید در درازمدت جای خود را باز کند چرا که شعار علیه دین ملتی که 98 درصد به آن باور دارند از سوی جریانات چپ نوظهور یعنی خودزنی در آغاز تولد.»

حذف کنکور و پذیرش دانشجو براساس سوابق از سال 90

 

معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اعلام خبر رفع نواقص طرح کنکور مجلس، گفت: کنکور سراسری دانشگاه‌ها‌ و موسسات آموزش عالی کشور از سال 1390 حذف می‌شود.
حسن خالقی اظهار کرد: با در نظر گرفتن نقطه نظرات وزارت علوم در طرح یک فوریتی پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها‌ و مراکز آموزش عالی کشور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بسیاری از نواقص طرح مذکور برطرف شد.
وی با اشاره به کلیات این طرح، اظهار کرد: براساس این طرح پذیرش دانشجو در مقاطع کاردانی پیوسته و ناپیوسته، کارشناسی، کارشناسی ارشد پیوسته، دکترای حرفه ای و دکتری پیوسته بر اساس سوابق تحصیلی پرورشی و مهارت داوطلبان صورت می‌گیرد و البته تاثیر این سوابق به صورت تدریجی است و هر سال نسبت به سال قبل افزایش می‌یابد.
وی افزود: تا پایان سال اول برنامه پنجم توسعه کشور یعنی تابستان سال 90، آزمون سراسری به طور کلی حذف خواهد شد. 

ما که‌ باور نکردیم‌ فریدون‌ زندى‌ در آپولون‌ مربى‌ شد!

 

روزنامه خبرورزشی نوشت: روز گذشته‌ خبرگزارى‌ ایسنا خبر تعجب‌ برانگیزى‌ را مخابره‌ کرد مبنى‌ بر آنکه‌ «فریدون‌ زندى‌ در تیم‌ آپولون‌ قبرس‌ به‌عنوان‌ مربى‌ برگزیده‌ شد»
اما در متن‌ این‌ خبر هیچ‌ اشاره‌اى‌ به‌ تیتر نشده‌ و فقط‌ به‌ کناره‌گیرى‌ اشتانگه‌ به‌ دلیل‌ مشکلات‌ مالى‌ باشگاه‌ قبرسى‌ پرداخته‌ شده‌ است‌ ضمن‌ آنکه‌ در متن‌ این‌ خبر نیز کوچک‌ترین‌ اشاره‌اى‌ به‌ جانشین‌ سرمربى‌ آلمانى‌ نشده‌ است‌ حال‌ چرا همکاران‌ ما در خبرگزارى‌ ایسنا چنین‌ تیتر عجیبى‌ را براى‌ این‌ خبر برگزیدند جاى‌ سئوال‌ دارد از طرفى‌ فریدون‌ براى‌ مربیگرى‌ خیلى‌ جوان‌ است‌ ضمن‌ آنکه‌ هنوز راه‌ طولانى‌ را در دوران‌ بازیگرى‌ خود پیش‌رو دارد و اینکه‌ در 27 سالگى‌ پا به‌ عرصه‌ مربیگرى‌ بگذارد خیلى‌ دور از ذهن‌ به‌نظر مى‌رسد.