به گزارش کیهان در خصوص فعالیتهای هاله اسفندیاری
• دروغ است که هاله اسفندیاری و شائول بخاش برای سازمان جاسوسی اسراییل کار کرده اند. انتساب جاسوسی برای موساد و یا هر سازمان دیگری کذب محض است. این ادعا یک دروغ باقی خواهد ماند ولو آنکه کیهان بارها و بارها آن را در مقاله هایش تکرار کند.
• نا درست است که شائول بخاش سردبیر کیهان بین المللی در سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بوده است.
• در جلد هفدهم اسناد لانه جاسوسی نیامده است که شائول بخاش یک روزنامه نگار خوب برای آمریکا است. بلکه فقط آمده است که وی روزنامه نگار خوبی است.
• هاله اسفندیاری و شائول بخاش صهیونیست نیستند.
• نا درست است که شائول بخاش «برای یک رشته ماموریت ها و آموزش های پنهانی »به آمریکا رفته است. اوابتدا برای تحصیل فوق الیسانس به دانشگاه هاروارد در امریکا و سپس برای ادامه تحصیل به دانشگاه آکسفورد در انگلیس رفت و در سال ۱۳۵۱ موفق به دریافت دکترای خوداز آن دانشگاه شد.
• دروغ است که هاله اسفندیاری و همسرش «توسط سرویس جاسوسی موساد به تیم داریوش همایون در روزنامه آیندگان» معرفی شدند. در واقع هیچ یک از این دو در جریان تاسیس این روزنامه نبوده اند و هرگز در این روزنامه کار نکرده اند و مطلبی در این روزنامه منتشر نکرده اند. زمانی که روزنامه آیندگان تاسیس شد آنها در ایران حضور نداشتند.
• دروغ است که هاله اسفندیاری «درمرداد ۱۳۵۸ به اسراییل گریخت». در واقع او چندین ماه قبل ایران را به مقصد انگلیس ترک کرده بود. هاله اسفندیاری هرگز در اسراییل زندگی نکرده حتی پای در آنجا نگذاشته است.
• کتاب شائول بخاش در زمینه انقلاب ایران در سال ۱۳۶۴ منتشر شد و نه در سال ۱۳۶۱ . بنابراین «مجله راه زندگی» نمیتوانست صفحاتی از این کتاب را در شماره مورخه (۲۸/۱۱/۱۳۶۲) منتشر کرده باشد.
• شائول بخاش در هیچ جای کتاب خود نگفته است و حتی گمانه زنی نکرده است که جمهوری اسلامی در آینده نزدیک سقوط خواهد کرد.
• دروغ است که هاله اسفندیاری در سال های جنگ تحمیلی از اسراییل به آمریکا بازگشت زیرا او هرگز در اسراییل نبود.
• دروغ است که هاله اسفندیاری « «بخش ایران» را در« لابی رسمی اسرائیل در ایالات متحده تاسیس» کرده. زیرا او هرگز برای لابی اسراییل کار نکرده است.
• دروغ است که هاله اسفندیاری «رییس اتاق ایران در لابی آیپک» بوده است.
• هاله اسفندیاری هرگز حتی یک سمینار برای « آی پک » برگزار نکرده است چه رسد به سمینارهای گوناگون.
• هاله اسفندیاری مسئول کنفرانس ۲۰۰۴ آیپک در زمینه برنامه اتمی ایران نبود. او هرگز جورج بوش، اهود اولمرت، هیلاری کلینتون، جان بولتون، کاندولیزا رایس و دیگران را برای سخنرانی در مجمع آیپک یا هیچ مجمع دیگری دعوت نکرده است.
• این جلسه که کیهان به آن اشاره می کند نمی توانسته «نقطه عطف فعالیت های صهیونیستی هاله اسفندیاری» باشد زیرا او هرگز چنین جلسه ای ترتیب نداده، در آن شرکت نکرده ، و هیچ مطلبی درباره آن نمی دانسته است.
• هاله اسفندیاری بنابراین هیچ گونه ارتباطی با هیچ کارگاهی که به عنوان بخشی از این کنفرانس بوده، نداشته است.
• بر خلاف ادعائ نویسنده کیهان برنامه هائ مرکز ودروو ویلسون و برنامه هایی که توسط هاله اسفندیاری تهیه شده، « به پیشنهاد کمیته اسرائیلی آیپک تنظیم » نمی شوند. هدف نهایی برنامه هائی که هاله اسفندیاری تهیه کرده برای «انقلاب از درون» نبوده است. برنامه های مرکز ودروو ویلسون را آیپک تعیین نمی کند.
• پنج زن عراقی که همزمان با هاله اسفندیاری در کنفرانس ۱۳۸۴ شرکت کردند « هوادار اشغالگران» نبودند. آنها زنانی عراقی بودند در پی یافتن راه هایی برای باز سازی کشورشان . " باز سازی عراق" موضوع کنفرانس آنها بود. شرم اور است که نویسنده مقاله کیهان از این زنان وطن پرست عراقی که آنهارا نمی شناسد و حتی هرگز آنها را ندیده است این گونه سخن می گوید.
• اتّهامی پوچ و دروغین است که هاله اسفندیاری یکی از «عناصر اصلی اسراییل» و یا جاسوس موساد در جهت پیشبرد استراتژی «انقلاب مخملی» باشد. درواقع هاله اسفندیاری هرگز «ماموریت های مخفی» در ایران نداشته و یکی از «جاسوسان رسانه ای» درایران نبوده است. او هیچ نقشی در" ایجاد شبکه " میان دبی وآمریکا نداشته است. هیچ ارتباطی میان هاله اسفندیاری و رادیو فردا، روز آنلاین، ویا استخدام روزنامه نگار برای کار در پراگ وجود نداشته وندارد. این اتهامات خیال پروری است و واقعییت ندارد. تمامی اینها جعلیات شرم آور نویسنده روزنامه کیهان است. فهرست دروغ های کیهان بی شمار است ولی من به همین ها بسنده می کنم.
• تاسف آور است که کیهان یکی از دو روزنامه قدیمی ایران که هنوز منتشر می شود با آن سابقه طولانی و پر ابهت اجازه می دهد که این میزان دروغ در صفحاتش ظاهر شود.
***
گزارش مستند کیهان هاله اسفندیاری کیست؟ کیهان شنبه ۲۲ اردیبهشت
در حالی که هیچ یک از مراجع قضایی و خبرگزاری های رسمی کشور بازداشت «هاله اسفندیاری» را تائید نکرده اند، «رادیو فردا» و «رادیو بی بی سی» در خبری به نقل از «لی همیلتون» رئیس موسسه بین المللی «وودرو ویلسون» ادعا کردند که این عامل سرویس اطلاعاتی اسرائیل در ایران بازداشت شده است. این اخبار در حالی است که «شائول بخاش»، همسر وی نیز در تماسی با روزنامه «نیویورک تایمز» بازداشت «هاله اسفندیاری» را تایید کرده است.
اگرچه منابع رسانه ای مرتبط با کنگره آمریکا بازداشت این عامل سرویس اطلاعاتی اسرائیل را در قالب اخباری چون «بازداشت یک محقق دانشگاهی» طرح کرده اند و روزنامه «واشنگتن پست» هم کوشیده است تا این بازداشت را واکنشی به سیاست های آمریکایی «گسترش جامعه مدنی در ایران» معطوف سازد، اما مروری بر کارنامه فعالیت «هاله اسفندیاری» و همسرش بیانگر فعالیت آنها برای سازمان جاسوسی اسرائیل است.
«هاله اسفندیاری» همسر «شائول بخاش» سردبیر روزنامه کیهان انگلیسی در دهه چهل و پنجاه است. بخاش از صهیونیست های یهودی ایران است در جلد هفدهم «اسناد لانه جاسوسی» با عنوان «رابطین خوب آمریکا» بخاش از معدود روزنامه نگاران خوب در ایران برای آمریکایی ها معرفی شده و به عوامل سفارت توصیه شده هنگامی که وی از لندن بازگشت «شما باید او را پیداکنید و با وی و همسرش ]هاله اسفندیاری[ آشنا شوید.»
پس از این توصیه امنیتی سازمان سیا به سفارت آمریکا در ایران، پیوندهای اطلاعاتی این خانواده صهیونیست با آمریکایی ها گسترده می شود تا جایی که از مهرماه ۵۴۳۱ شائول بخاش برای یک رشته ماموریت ها و آموزش های پنهان به ایالات متحده اعزام می گردد، این در حالی است که براساس اسناد موجود در کارگزینی «موسسه کیهان»، تا سال ۲۵۳۱ که «شائول بخاش» در آمریکا بوده است کلیه حقوق و مزایای وی در هفت سال غیبتش به خواهرش «اولین» پرداخت شده است.
«هاله اسفندیاری» که پس از ازدواج با بخاش از دین اسلام خارج و به مذهب یهود می پیوندد، دارای دکترای روزنامه نگاری از اتریش بوده است.
مشاغل وی در روزنامه کیهان، از سرپرستی نمایندگی اروپایی روزنامه تا معاونت سرویس خارجی به مدیریت علیرضا فرهمند رسید و با تائید شخص سناتور مصباح زاده تعیین می شد.
در سال های پایانی رژیم پهلوی، هاله به همراه همسرش توسط سرویس جاسوسی موساد به تیم «داریوش همایون» در موسسه مطبوعاتی «آیندگان» معرفی شد و در انتشار این روزنامه نقشی موثر داشت. روزنامه «آیندگان» با کمک های مستقیم سفیر اسرائیل در ایران منتشر می گردید که این اسناد پیش از این در روزنامه «کیهان» منتشر شده است. با توقیف روزنامه «آیندگان » در مرداد ۱۳۵۸، هاله اسفندیاری به «اسرائیل» گریخت.
در اطلاعیه دادستانی انقلاب اسلامی ایران پس از توقیف روزنامه آیندگان و برشمردن هویت جاسوسان اسرائیل، نقش روزنامه نگاران صهیونیست بازخوانی می شود. در اطلاعیه قضایی مذکور تاکید شده: «شائول بخاش و همسرش هاله اسفندیاری که با همین ماموریت در کیهان انگلیسی هم سال ها نفوذ کرده بودند، ماموران ویژه صهیونیسم در ایران بودند.»
دوران جنگ تحمیلی برای این خانواده صهیونیست، روزگار گمانه زنی های خواب آلود بود.شائول بخاش، دلخوش به فروپاشی نظام اسلامی کتابی با نام «حکومت آیت الله ها: ایران و انقلاب اسلامی» را به مناسبت «پایان پنجمین سال انقلاب اسلامی ایران» در سال ۲۶۳۱ چاپ کرد و وعده فروپاشی جمهوری اسلامی ایران را در آینده نزدیک داده است. مجله راه زندگی مورخه (۲۸/۱۱/۱۳۶۲) ارگان کلوپ صهیونیستی روتاری با استقبال از انتشار کتاب های مذکور صفحاتی از نشریه را به آن اختصاص داده بود.
در دورانی که بخاش سودای خام سقوط جمهوری اسلامی ایران را در سر می پروراند، هاله اسفندیاری از اسرائیل به آمریکا بازگشته بود تا «بخش ایران» را در لابی رسمی اسرائیل در ایالات متحده تاسیس کند. با تاسیس این بخش، هاله اسفندیاری را می توان نخستین رئیس اتاق ایرانی در «لابی آیپک» محسوب کرد که سمینارهای گوناگونی را برای شناخت بیشتر تحولات سیاسی ایران برگزار نمود.
در سال ۴۸۳۱ کمیته اسرائیلی آیپک با شعار «هم اکنون زمان متوقف کردن ایران است» سمیناری را برای بررسی راههای مقابله با برنامه های اتمی ایران برگزار کرد که «هاله اسفندیاری» مدیر اجرایی آن بود. این اجلاس با طرح استراتژی امنیتی «ایران، نقطه تفاهم آمریکا و اسرائیل» کوشید تا راهبردهای دوگانه اسرائیل و ایالات متحده را برای فشار بر ایران، به هم نزدیک نماید. جرج بوش. ایهود اولمرت (نخست وزیر کنونی اسرائیل)، هیلاری کلینتون، جان بولتون، کاندو لیزارایس و... از جمله مدعوینی بودند که با دعوت نامه اسرائیلی «هاله اسفندیاری» در این همایش سخنرانی کردند.
این اجلاس که نقطه عطف فعالیت های صهیونیستی هاله اسفندیاری برای اسرائیلی ها محسوب می شود، کارگاهی سیاسی با نام «انقلاب از درون، امکان موفقیت جمهوری خواهی در ایران» را تشکیل داد که بعدها در نشریات اسرائیلی مقاله ای با همین عنوان و به نام اسفندیاری منتشر شد. محسن سازگارا «معاون بهزاد نبوی و مدیر شرکت «جامعه روز» و ناشر روزنامه های زنجیره ای جامعه و... از جمله مدعیان اصلاح طلبی بود که در کارگاه سیاسی «آیپک» به ارائه مقاله پرداخت.
از سوی دیگر «هاله اسفندیاری» همزمان با تحولات دوم خرداد ۶۷۳۱ و ظهور مدعیان اصلاح طلبی در قامت احزاب و گروه های خرد و کوچک به عنوان «مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه موسسه ویلسون» وابسته به کنگره آمریکا محسوب می شود.
شایان ذکر است
موسسه بین المللی ویلسون (Woodrow Wilson) در سال ۸۶۹۱ با بودجه مصوب کنگره ایالات متحده آمریکا برای پیگیری اهداف جهانی ویلسون، رئیس جمهور سابق این کشور، تاسیس شد. پروژه های سیاسی این موسسه که در طول دهه گذشته توسط هاله اسفندیاری و به پیشنهاد کمیته اسرائیلی آیپک تنظیم می شود بر روی موضوعاتی چون تحلیل مسایل مردم سالاری، توسعه اجتماعی، مطالعه نسل شناسی، مذهب شناسی، درآمدهای سالیانه ایران و ... متمرکز است، اما در نهایت اهداف کمیته اسرائیلی آیپک برای «انقلاب از درون» را پی گرفته است.
براساس اطلاعات رسمی منتشره در سایت موسسه بین المللی ویلسون (wwwwilsoncenter org)، رامین جهانبگلو (فیلسوف خود خوانده متهم به جاسوسی)، عمادالدین باقی (رئیس خودخوانده انجمن دفاع از حقوق زندانیان سیاسی در ایران و عضو انجمن آزادی مطبوعات)، حسین بشیریه (نظریه پرداز سیاسی مدعیان اصلاح طلبی و تحلیلگر مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری در عصر اصلاحات)، شادی صدر (از سرکردگان کمپین دخترکان و پسرکان که از بودجه های میلیونی موسسه هلندی هیفوس برای راه اندازی گروههای فشار زنانه بهره می گیرد)، مراد ثقفی (سردبیر فصلنامه گفتگو و فعال در نشریات زنجیره ای)، گلی ترقی (رمان نویس و هوادار کمپین دخترکان و پسرکان) و ... از جمله افرادی هستند که با «هاله اسفندیاری» در مرکز مطالعات خاورمیانه این موسسه همکاری داشته اند.
در بهمن ۱۳۸۴ هاله اسفندیاری در حضور پنج زن عراقی هوادار اشغالگران ، در شورای روابط خارجی آمریکا «نقش زنان در بازسازی عراق» را از منظر این شورا تبیین کرد.
فعالیت های «هاله اسفندیاری» و صورتبندی ای که از گستره روابط او با داخل کشور و ارتباطاتش با محافل رسانه ای مدعی اصلاح طلبی متبادر می شود، حکایت از آن دارد که وی یکی از عناصر اصلی اسرائیل و سرویس جاسوسی موساد در پیشبرد استراتژی «انقلاب مخملی» در ایران بوده و در عین حال که ماموریت هایی مخفی را اجرا می کرده، از عناصری است که در طیف «جاسوسان رسانه ای- دانشگاهی، سرویس های اطلاعاتی طبقه بندی می شود.
از ماموریت های مخفی «هاله اسفندیاری» ایجاد یک شبکه ارتباطی فیزیکال (کنفرانس های منطقه ای در آمریکا و دبی با حضور پژوهشگران و روزنامه نگاران مدعی اصلاح طلبی) و یک شبکه مخفی ورچوآل (تحت اینترنت) است که روزنامه کیهان در سال ۱۳۸۳ در یادداشت روز (۸/۷/۸۳) با عنوان «خانه عنکبوت» هویت آن را فاش کرد، این دو مرکز برای پیوند پتانسیل های براندازی با یکدیگر بوده است. بسیاری از خبرنگاران ایرانی فعال در «رادیو فردا» و روزنامه اینترنتی «روز آن لاین» از میان خبرنگاران روزنامه های مدعی اصلاح طلبی توسط وی برای کار در پراگ، آمریکا و فرانسه برگزیده می شدند و اتفاقاً در اولین خبری که رادیو فردا در تاریخ ۱۹/۲/۸۶ (ارگان سرویس اطلاعات مرکزی آمریکا) پیرامون بازداشت این جاسوس موساد مخابره کرد، نام «کیوان حسینی» (عضو سابق تحریریه روزنامه اعتماد) بر پای گزارش نقش بسته است.
«هاله اسفندیاری» در ماموریت های اطلاعاتی آشکار خود که تحت پوشش و عنوان «مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه موسسه بین المللی ویلسون» به انجام می رساند به برگزاری سلسله سمینارهایی تحت نام «آینده جنبش اصلاح طلبی در ایران» اقدام کرده بود تا به سنجش ظرفیت اصلاح طلبان برای تغییر نظام اسلامی بپردازد. همزمان با انتشار خبر بازداشت جاسوس موساد در ایران- دو روزنامه وابسته به لابی صهیونیست ها در آمریکا (کمیته آیپک) در گمانه زنی هایی شتابزده کوشیده اند تا چهره ای میانه رو از «هاله اسفندیاری» در محافل دانشگاهی ]جاسوسی[ آمریکا تصویر کنند.
روزنامه «نیویورک تایمز» روز چهارشنبه (۱۹/۲/۱۳۸۶) با طرح دو احتمال پیرامون بازداشت اسفندیاری، از وی با عنوان «محققی که با جمهوری اسلامی ضدیت ندارد» یاد کرد و بازداشتش را به موضوعی مجعول که آن را «اختلاف هواداران تندروی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران با اکبر هاشمی رفسنجانی، سیاستمدار میانه روی ایران» می داند، ربط داد!
همچنین «نیویورک تایمز» گفته است که «نتیجه اختلافات بین دو جناح به بازداشت محققی انجامیده که او نیز به عنوان چهره ای میانه رو شناخته می شود!»
تحلیلگر این روزنامه صهیونیستی پیش از این نیز درباره تحقیقات قضایی از حسین موسویان کوشیده بود تا این اقدام قانونی را معطوف به تقابل هایی سیاسی نماید که در عرف هر کشوری و در زندگی سیاسی شهروندان ملحوظ است، اما در نظام اسلامی تحقیقات قضایی را تاثیر و تاثر نمی بخشد.
براساس یافته های گزارشگر «کیهان» نازیلا فتحی یکی از روزنامه نگارانی است که این خط سیاسی را پیرامون دو بازداشت در «نیویورک تایمز» دنبال می کند وی در روزنامه مذکور از دیگر سو روزنامه «واشنگتن پست» نیز بازداشت جاسوس موساد و تحقیقات قضایی دادگاه انقلاب از «نازی عظیما» (یکی از گزارشگران رادیو فردا) را «گروگان گیری نرم» خوانده است و تلویحاً اعتراف کرده که چون «هاله اسفندیاری» از بودجه ۷۵ میلیون دلاری آمریکا برای گسترش جامعه مدنی در ایران بهره می گیرد، دولت ایران تحقیقات از وی را آغاز کرده است.
در گمانه زنی رسانه های صهیونیستی - آمریکایی شاخص های حرفه ای این جاسوسی این مهره موساد به نحو ناخواسته افشا شده و در عین حال تلاش گشته تا وی را «پژوهشگر» معرفی کنند!
منبع:گویانیوز
انزلی آنلاین : حسینی گفت: او نیز مثل سایر اتباع ایرانی اگر نکتهای داشته باشد توسط مراجع ذیصلاح مورد پیگیری قرار خواهد گرفت.
نمایندگان حدود 60 کشور و سازمان بینالمللی که طی دو روز نشستی را در شرمالشیخ مصر برگزار کردند تا شاید راه حلی برای بحران عراق بیابند؛ در پایان با انتشار بیانیهای 19 مادهای به کار خود پایان دادند.
نخستوزیر و چند تن از وزیران و مقامات عراقی،کشورهای همسایه عراق، پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، بحرین، آلمان، ژاپن، کانادا، مصر، ایتالیا و همچنین نمایندگان سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی حاضران در نشست شرمالشیخ بودند.
با توجه به نشستهای قبلی که در مورد عراق برگزار شده، این نشست از حساسیت بیشتری برخوردار بود زیرا قاطعیت برخی از کشورها که بعضا حمایت مالی و معنوی را از تروریستهای عراق دارند، به انجام تعهداتی که در نشست شرمالشیخ در قبال عراق متعهد شدهاند، تاثیر زیادی بر ایجاد امنیت و ثبات این کشور خواهد داشت.
نوری مالکی نخست وزیر عراق در سخنرانی خود اعلام کرد که به اجرای اصلاحاتی که آمریکا و دولت های عرب سنی بارها خواستار آن شدهاند متعهد میشود.کشورهای عربی خواستار دادن نقش بیشتر به اعراب سنی عراق و تغییرات در روند بعث زدایی هستند.
مالکی همچنین خواستار بخشش بدهیهای خارجی عراق که حدود 50 میلیارد دلار است، شد. عراق بخش اعظمی از این بدهیها را به کشورهایی چون عربستان سعودی ، کویت ، روسیه و چین مقروض است که البته این بدهیها اغلب متعلق به دوران جنگ هشت ساله میان صدام با ایران در دهه 1980 است.
سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان سعودی که کشورش در این چند ماه سعی داشته نقش محوری را در بحث عراق و مسائل منطقه ایفا کند، اعلام کرد کشورش این درخواست مالکی را در مورد قرض 17 میلیون دلاری بغداد به ریاض، مورد بررسی قرار خواهد داد.
اخبار حاکی از آن است که کشورهای حاضر در نشست بین المللی شرم الشیخ در سند نهایی روز پنجشنبه، بخشی از بدهی های عراق را بخشیدند و متعهد شدند که در مجموع پنج میلیارد دلار به عراق کمک مالی کنند.
شرکت کنندگان در نشست شرمالشیخ در بیانیه پایانی همچنین بر تمامیت ارضی عراق، حاکمیت دولت این کشور، وحدت ملی و هویت اسلامی و عربی این کشور پای فشرده، بر لزوم عدم مداخله در امورداخلی عراق، رعایت حسن همجواری و به رسمیت شناختن حق مردم عراق بر تعیین سرنوشت و نظام سیاسی خود و کنترل منابع مالی و طبیعی خود تأکید و توافق کردند که برای حل مشکلات عراق، همگی باید از خواستهها و مطالبات خود بکاهند.
در بیانیه پایانی این شست تشکیل نظام فدرال در عراق در عین حفظ یکپارچگی مورد توجه قرار گرفته و بر ضرورت مبارزه با خشونت های قومی و مذهبی و خلع سلاح فراگیر گروه های شبه نظامی در عراق تاکید شده است.
اما در میان این بندها هیچ اقدامی برای تعیین جدول زمانی خروج نظامیان خارجی از عراق صورت نگرفته است. بسیاری از کشورهای منطقه، اروپا و حتی افکار عمومی داخل آمریکا و مقامات این کشور با بحرانی شدن اوضاع عراق خواستار تعیین جدول زمانبندی برای خروج نظامیان خارجی از عراق بودهاند.
در بند هفتم بیانیه پایانی آمده که حضور ارتشهای بیگانه در عراق نامحدود نیست و در صورت خواست دولت عراق و با توجه به قطعنامه های 1723 و 1546 شورای امنیت سازمان ملل متحد پایان خواهد یافت. دولتهای شرکت کننده در نشست شرم الشیخ نیز در این بند تأکید کرده اند که می کوشند شرایطی فراهم آورند تا ارتشهای ائتلاف چندملیتی در عراق مأموریت خود را به پایان برسانند و از عراق خارج شوند.
هوشیار زیباری وزیر امور خارجه عراق در این باره تصریح کرد خروج نیروهای ائتلاف از عراق مستلزم آمادگی کامل نیروهای عراقی برای پذیرش مسوولیتهای امنیتی است و با توجه به اینکه تا پایان سال 2007 زمان ماموریت نیروهای ائتلاف در عراق به پایان میرسد، پس از آن همه چیز به درخواست دولت عراق جهت تمدید این مساله و نهایتا تصمیم شورای امنیت بستگی دارد.
همه کشورها به ویژه کشورهای منطقه امنیت عراق را امنیت خود میدانند و در این میان نیز منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشورمان در سخنانی که روز دوم نشست در جمع شرکت کنندگان ایراد کرد، با بیان انتقادهای تندی نسبت به آمریکا، بی ثباتی و ناامنی در عراق را ناشی از حضور نظامی آمریکا در این کشور دانست و خواستار خروج کامل ارتش آمریکا از عراق شد.
البته این نشست با موضعگیری که قبل از نشست از سوی تهران و واشنگتن در مورد احتمال دیدار کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا با منوچهر متکی همتای ایرانیاش، صورت گرفته بود، به یکی از پرحاشیهترین نشستها تبدیل شد.
مقامات عراقی امید زیادی به برگزاری این دیدار داشته و تلاشهای زیادی را در این زمینه انجام دادند، اما بنا به شرایط حاکم دیداری میان رایس و متکی صورت نگرفت و گفته میشود که در ضیافت ناهار طرفین تنها به رد و بدل کردن سخنان نیشدار بسنده کردند.
در ضیافت شامی هم که ترتیب داده شده بود میز رایس در مقابل میز متکی قرار داده شده بود که گفته میشود وزیر امور خارجه کشورمان به خاطر نامناسب بودن پوشش ویولونیست زن که نزدیک وی بوده است، از حضور در این ضیافت خودداری کرده و حتی مراتب اعتراض خود را به گوش مقامات مصری رسانده است.
البته اخبار حاکی از آن است که هیاتهای ایران و آمریکا در سطح کارشناسان دو کشور در حاشیه نشست مذاکراتی سه دقیقه ای را با هم داشتهاند.
«دانا پرینو»، سخنگوی کاخ سفید بعد از نشست شرمالشیخ با بیان اینکه آمریکا از این کنفرانس «بسیار رضایت دارد» و اصلا از این بابت که این نشست منجر به مذاکرات سطح بالای ایران و آمریکا نشده، تاسف نمیخورد، گفت: «اگر فرصت دیدار با ایرانیها نیز دست میداد، فکر میکنم وزیر خارجه خوشحال میشد با آنها صحبت کند. اما نشد.»
نکته مهم دیگر در نشست شرمالشیخ، نشست غیررسمی میان وزرای کشور های عربی و اعضای کمیته چهارجانبه خاورمیانه شامل آمریکا، سازمان ملل، اتحادیه اروپا و روسیه پس از نشست دو روزه شرمالشیخ در مورد اسرائیل بود.
رهبران عرب درنشستی با کشورهای مهم درباره احیای روند صلح با اسرائیل بر اساس پیشنهاد جدید عربستان مذاکره کردند اما به دلیل بحران سیاسی کنونی در اسرائیل از تصمیم به ادامه مذاکرات خودداری کردند.
احمد ابوالغیط، وزیر امورخارجه مصر پس از این دیدار گفت: «دیدار بسیار خوبی بود و نظرات به خوبی تبادل شد.»
اتحادیه عرب روز 28 آوریل مصر و اردن، دو کشور عربی دارای روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی را برای مذاکره درباره پیشنهاد صلح عربی انتخاب کرد.
"بوریس یلتسین" اولین رئیسجمهور روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی امروز درگذشت.
به نقل از شبکه خبری سی ان ان، وی در نخستین انتخابات دموکراتیک که بعد از فروپاشی شوروی برگزار شد به ریاست جمهوری روسیه رسید.
یلتسین در سال 1999 ، قدرت را به ولادیمیر پوتین رئیس جمهور کنونی روسیه واگذار کرد.
وضعیت پرونده هسته ای ایران، به تدریج ابعاد خطرناک تری می باید. سرنوشت این پرونده، از آنجایی که بر زندگی اقتصادی و اجتماعی میلیون ها ایرانی تأثیر مستقیم می گذارد، به تمامی فعالان حقوق بشری ایران مربوط است. فعالانی که به نظر می رسد در این مقطع حساس، بایستی بکوشند تا پیش از هر چیز، تکلیف یک نکته اساسی را روش کنند: این که مردم ایران، به راستی در ارتباط با پرونده هسته ای، چه می خواهند؟
البته به این سوال، تاکنون به لحاظ تبلیغاتی پاسخ های مختلفی داده شده، پاسخ هایی که "مستندات" آنها، تظاهرات خیابانی در مناسبت های رسمی، نظر سنجی های اینترنتی و امثال آنها را شامل می شده است. اما آنچه برای فهمیدن خواست مردم ایران معتبر خواهد بود، نه اقدامات سیاسی و تبلیغاتی، که رویکردی است که به لحاظ "حقوقی" قابل استناد باشد.
پیشنهاد مشخصی که در این ارتباط قابل طرح به نظر می رسد، یک رفراندوم است. رفراندومی که شرایط برگزاری و نحوه اجرای آن، به لحاظ حقوقی قابل دفاع، و نتایج آن، غیر قابل خدشه در سطح افکار عمومی داخل و خارج باشد.
به نظر می رسد اکنون، در داخل و خارج حکومت ایران، تمام جریاناتی که در خصوص پرونده هسته ای ایران دارای موضع هستند، حداقل بر سر یک واقعیت اجماع کامل دارند و آن این که، پرونده هسته ای، به طور مستقیم و جدی، بر سرنوشت ایرانیان تأثیر گذار است. در نتیجه، این حق اتباع ایران است که در مورد آن، در بستری حقوقی و شفاف، به اعلام موضع بپردازند، و انتظار داشته باشند که موضع آنها در تعیین سمت و سوی سیاست های هسته ای ایران، در داخل و خارج کشور مورد توجه قرار گیرد.
بر خلاف پیشنهاد رفراندوم در مورد نوع حکومت، تغییر قانون اساسی و غیره، که پیشتر طرح و مورد مخالفت حکومت ایران قرار گرفته بود، مسوولان کشور، به لحاظ منطقی نباید با برگزاری "رفراندوم هسته ای" مشکلی داشته باشند. زیرا در صورتی که مردم ایران، در یک رفراندوم شفاف و عادلانه، به ادامه سیاست های رسمی کشور در زمینه پرونده هسته ای رأی مثبت دهند، نتیجه رفراندوم، کاملاً به نفع دولت خواهد بود و موضع آن را در سطح افکار عمومی جهان و حتی در جریان مذاکرات هسته ای با جامعه بین المللی تقویت خواهد کرد. چرا که دولتمردان می توانند با اطمینان بگویند که در اجرای سیاست های خود، کاری جز اجرای خواست ملت ایران را انجام نمی دهند و مجامع بین المللی، باید به آنها امتیازهای به مراتب بیشتری را بر سر میز مذاکره بدهند.
از آنجا که دولت ایران مدعی است که سیاست های هسته ای آن، همچون ملی کردن صنعت نفت در زمان مرحوم دکتر مصدق، مورد تأیید اکثریت مردم ایران قرار دارد، اقدامی که به جهانیان این ادعا را به لحاظ حقوقی اثبات کند، مورد استقبال قرار دهد. طبیعتاً در این مسیر، حتی دادن چند هفته فرصت مساوی و آزاد به صاحبان دیدگاه های مختلف در زمینه پرونده هسته ای در تریبون های عمومی چون رادیو و تلویزیون، یا ایجاد امکان نظارت بر نحوه برگزاری رفراندوم توسط جریان های مختلف داخل کشور نیز، نباید موجبات نگرانی دولتمردان را فراهم آورد؛ چرا که مزایای برگزاری عادلانه و شفاف چنین رفراندوم سرنوشت سازی، به تمامی هزینه های احتمالی آن می ارزد.
اما از سوی دیگر، حتی اگر نتیجه چنین رفراندومی، مخالف سیاست های هسته ای دولت موجود ایران باشد، باز هم دولتمردان نباید از برگزاری آن ناخشنود باشند. چون ملتی که اکثریت آن مخالف سیاست های هسته ای دولت باشد، قطعاً آمادگی تن دادن به هزینه های این سیاست ها (از قبیل تحریم های رو به گسترش، تهدیدات نظامی و ...) را نخواهد داشت و این مساله، در شرایط رویارویی مسوولان کشور با جامعه بین المللی، شرایط نامطمئن و خطرناکی را برای دولت فراهم آورده و آن را مجبور به "عقب نشینی" از موضع پایین در شرایط تشدید فشارهای جهانی خواهد کرد. روشن شدن این حقیقت پیش از فرا رسیدن روزهای دشوارتر رویارویی با جامعه بین المللی، این امکان را برای حکومت ایران فراهم می آورد که بدون آن که متهم به عقب نشینی به واسطه "مرعوب شدن" در مقابل فشارهای جهانی شود، از موضعی "شرافتمندانه" (از موضع حکومتی که نه در مقابل کشورهای دیگر، که در مقابل خواست ملت خود تسلیم شده است) به تجدید نظر در سیاست های هسته ای خود بپردازد.
واقعیت آن است که پرونده هسته ای ایران، به آنچنان شرایط حساسی رسیده است که نمی توان نسبت به آینده کشور، هراسان نبود. من به عنوان یک فعال حقوق بشر ایرانی، مجدانه از تمام کسانی که – با هر گرایش سیاسی و فکری – نگران آینده کشور هستند، می خواهم که به خاطر ایران، پیگیری ایده رفراندوم هسته ای را در سال جدید ایرانی، جدی بگیرند. شاید که در این مسیر، راه نجاتی نهفته باشد.
منبع : روزآنلاین
http://www.roozonline.com/archives/2007/04/003326.php