خبرنامه انزلی آنلاین
روزنامه الکترونیکی انزلی آنلاینخبرنامه انزلی آنلاین
روزنامه الکترونیکی انزلی آنلایندانشگاه شیراز به تشنج کشیده شد
طرح مبارزه با بدحجابی به دانشگاه شیراز کشیده شد ومسئولان دانشگاه با نصب آئین نامه ای در خوابگاه پسران شهید مفتح دانشگاه شیراز موجب شدند تا دانشجویان به صورت گسترده دست به اعتراض بزنند. 2500 دانشجو از یک شنبه شب تا بعد از ظهر روز گذشته با برگزاری تجمعی اعتراضی خواستار برکناری رئیس دانشگاه شدند.
آغاز ماجرا
بر اساس گزارش شاهدان عینی، دانشجویان اعتراض خود رااز آنجا آغاز کردند که مدیریت دانشگاه به نصب آییننامه و مقررات جدید در تابلوهای خوابگاه پسرانه شهید مفتح دانشگاه شیراز اقدام کرد. بر اساس این آیین نامه محدودیت های جدیدی برای نوع پوشش و رفت و آمد دانشجویان در نظر گرفته شده بود.از جمله این محدودیتها برای دانشجویان پسر، می توان به محدودیت در پوشش و عدم استفاده از شلوارک و رکابی به عنوان لباس راحتی در راهروها و محوطه خوابگاه و همچنین ممنوعیت ورود و خروج به خوابگاه از ساعت 23 الی 5 صبح، اشاره کرد.همچنین بر اساس مقررات جدید، ورود میهمانان و همراهان دانشجویان به خوابگاه ممنوع شده و نگهبانان حق دارند، بدون اجازه و به طور سرزده به اتاقهای دانشجویان وارد شوند.
پس از نصب این آییننامه در خوابگاه پسرانه شهید مفتح دانشگاه شیراز، دانشجویان اعتراضات خود را از ساعت 20 شب با شکستن تابلوهای نصب شده آغاز کردند. تجمع دانشجویان از ساعت 30/22 در محوطه خوابگاه وارد مرحله جدیتری شد و رفته رفتهبر تعداد معترضین افزوده شد. دانشجویان که بعد از مدتی تعدادشان به 2 هزار نفر رسیده بود، بعد از نیم ساعت در حالی که شعارهای "دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد" ، "مدعی عدالت،خجالت خجالت"، "اینجا پادگان نیست" ، "صادقی، صادقی، استعفا، استعفا" سر می دادند به محوطه پردیس ارم رسیدند و با حلقه زدن به دور میدان پشت در ورودی دانشگاه، نزدیک سه ساعت تجمع کردند. 
در ساعت 30/1 بامداد دوشنبه دکتر صادقی رئیس دانشگاه وارد محوطه کوی دانشگاه شیراز شد اما دانشجویان با شعارهای پی در پی و خواندن سرود، اجازه سخنرانی را به وی ندادند و پس از حدود نیم ساعت به خوابگاهها بازگشتند.
تجمع دوم: خواسته ها
دانشجویان دانشگاه شیراز تجمع خود را از ساعت 10 صبح روز گذشته از سر گرفتند. دانشجویان معترض با سر دادن شعارهای قبلی خواستار برکناری محمد صادقی از ریاست دانشگاه شدند.
این دانشجویان خواستههای خود را در 11 بند تنظیم کردند که خبرگزاری ایلنا این 11 مورد را به شرح زیر گزارش داده است:
1- استعفای مسوولان دانشگاه به دلیل عدم کفایت و ناامن کردن محیط دانشگاه
2- لغو کلیه محدودیتهای اعمالشده به دانشجویان اعم از دختر و پسر از جمله حساسیتهای بیجا نسبت به پوشش خواهران، حفظ و احترام به حریم شخصی دانشجویان
3- بهبود وضعیت نابسامان و نامطلوب خوابگاههای دانشگاه
4- بهبود امکانات رفاهی در خوابگاههای دانشجویی پسران و دختران
5- بهبود کیفیت و اصلاح وضعیت نابسامان سلف سرویس
6- جلوگیری از تکصدایی شدن دانشگاه و آزادسازی کلیه فعالیتهای فرهنگی، صنفی، اجتماعی و سیاسی
7- بهبود وضعیت نابسامان علمی دانشگاه و افزایش امکانات پژوهشی
8- تعویض ناوگان فرسوده حمل و نقل و بهبود وضعیت سرویسدهی و افزایش ساعات کار سرویسها
9- 24 ساعته شدن کتابخانههای دانشگاه و امکاناتسازی متناسب با تعداد دانشجویان
10- اصلاح نحوه برخورد دستگاههای نظارتی اعم از حراست، کمیته انضباطی و انتظامات
11- ایجاد فضای امن و آرام با جلوگیری از حضور بینمود مسوولان حراست و انتظامات و حفظ حریم خوابگاه خواهران.
دانشجویان در تجمع دوم همچنان به تکرار شعار و سرود پرداختند و خواسته های خود را اعلام کردند تا اینکه برای بار دوم رئیس دانشگاه در جمع دانشجویان حاضر شد
به گزارش خبرنگار ایلنا از شیراز،«محمد صادقی» ، رئیس دانشگاه شیراز، در پاسخ به خواستههای دانشجویان اظهار داشت: "استعفا برای من شیرین است، اما ممکن است استعفای من قبول نشود. قصد دارم جلسات متعددی با شما برگزار کنم و اولویتهای مشکلاتتان را با نظرسنجی از بین خودتان تعیین کنم." اما این سخنان صادقی باعث شد تا دانشجویان شعار "نظرسنجی گزینشی" را سر دهند.
رییس دانشگاه شیراز در ادامه در مورد لغو کلیه محدودیتهای اعمال شده و حساسیتهای نابجا نسبت به پوشش دختران دانشجو که یکی از درخواستهای دانشجویان دانشگاه شیراز بود، گفت: "محدودیتها در اختیار ما نیست و ما با محدودیتهای خارج از چارچوب قانون مخالفیم و سعی داریم تنها قانون را رعایت کنیم." این بخش از صحبتهای رییس دانشگاه نیز با شعار "سفسطه سفسطه" از سوی دانشجویان پاسخ داده شد.
صادقی در ادامه سخنان خود در مورد ورود مأموران حراست دانشگاه به حریم دانشجویان، گفت: "هیچ شخصی حق دخالت در حریم شخصی دانشجوها را ندارد." وی، ورود مأموران حراست به خوابگاههای دانشجویی به طور سرزده را کار خطرناکی دانست و افزود: "این موضوع از دید من اشکال دارد." اما دانشجویان در این لحظه شعار "دروغه دروغه" را سر دادند.
رییس دانشگاه شیراز در ادامه در مورد بهبود وضعیت رفاهی این دانشگاه، گفت: "ما نسبت به وضعیت نامطلوب خوابگاه حساس هستیم و قصد داریم در آینده اولویتهای شما را دسته‌بندی کنیم." دانشجویان مجدداً شعار استعفا، استعفا، را سر دادند و خواستار استعفای رییس دانشگاه شدند." در این هنگام یکی از دانشجویان گفت: "شما برای برگزاری جشن ثقلین که یکی از جشنهای مذهبی است، 300 میلیون تومان خرج کردید، این در حالی است که وضعیت رفاهی و سیستم سرمایش دانشجویان تنها با 250 میلیون تومان قابل حل است." صحبت این دانشجو با حمایت دانشجویان حاضر در تجمع همراه شد.
رییس دانشگاه شیراز در ادامه در خصوص وضعیت سلفسرویس این دانشگاه، اظهار داشت: "بسیاری از مشکلات شما را قبول دارم، سال گذشته و امسال برنامههایی را به طور جدی پیگیری کردیم و قصد داریم در آینده با هماهنگی ارگانهای مربوطه، مواد اولیه غذاها را تغییر دهیم."
دانشجویان متحصن در ادامه آزادسازی فضای دانشگاه و جلوگیری از تکصدایی دانشگاه را خواستار شدند.
صادقی خاطرنشان کرد: "محیط دانشگاه باید محیط تضارب آرا باشد و دیدگاه دانشجویان در یک تعامل علمی و بدون فرقهگرایی مورد توجه قرار گیرد و همه فعالیتها باید در چارچوب قانون اجرا شود." این بخش از سخنان صادقی با شعار "انجمن اسلامی، انجمن اسلامی" همراه شد.
یکی از دانشجویان متحصن گفت: "مدیریت دانشگاه شیراز شش ماه پیش انجمنی تحت عنوان انجمن اسلامی دانشگاه شیراز راهاندازی کرده و از انجمن اسلامی اصلی دانشگاه شیراز خواسته است تا نام خود را تغییر دهد و تا زمانی که نام این نهاد تغییر نکند، انجمن اجازه فعالیت ندارد."
در ادامه این تحصن، یکی از دانشجویان خطاب به رییس دانشگاه شیراز، گفت: "شما حتی اجازه نمیدهید انجمن اسلامی فعالیت کند، با این وجود باید هم منتظر چنین برخوردی باشیم." وی با بیان اینکه اعتراض به جداسازی سرویسهای حملونقل دختران و پسران یکی دیگر از درخواستهای دانشجویان است، گفت: "دختران در گذشته امنیت نداشتند."
در پایان این تحصن، دانشجویان اعلام کردند که اگر به خواستههای صنفی آنها پاسخی داده نشود، همچنان به اعتراض خود ادامه خواهند داد.
پیشینه طرح
وضع مقررات جدید در دانشگاه شیراز بر اساس مرامنامه اخلاقی دانشجویان انجام گرفته که برای اولین بار در 15 بهمن سال 84 توسط دانشگاه تهران تدوین شد و الگوهای اخلاقی، رفتاری و پوششی را در بر می گیرد. اگر چه این طرح در دانشگاه تهران عملی نشد اما از سال گذشته مسئولان دانشگاههای دیگری از جمله سهند تبریز، علامه طباطبایی، هنر، صنعتی شاهرود، شیراز، شهرکرد، تربیت معلم تهران و مازندران با الگوبرداری از دانشگاه تهران، به صورت جدی به اعمال مقررات محدود کننده پرداختند.
اجرای این طرح از طرف دانشگاهها به حراست دانشگاه ها محول شده است.
اختلاف نظرها پیرامون طرح مبارزه با بدحجابی
رییس قوه قضائیه جمهوری اسلامی طی اظهاراتی به کشاندن پای زنان و دختران به کلانتری ها انتقاد کرد و گفت«کشاندن پای زنان و جوانان به کلانتری غیر از ضرر اجتماعی منفعتی ندارد».محمود هاشمی شاهرودی همچنین گفت: «خیلی اوقات برخوردهای شدید جواب عکس میدهد. هم قضات و هم بخشهای اجرایی به خصوص نیروی انتظامی باید دقت کنند تا در تب و تاب برخورد، کاری نشود که نتیجه عکس دهد».
این اولین واکنش رسمی رئیس قوه قضائیه به اجرای طرح مبارزه با بدحجابی نیروی انتظامی است که طی دو روز دستکم ۲۷۸ زن دستگیر شدند و اظهارات انتقادی فرمانده نیروی انتظامی نسبت به قوه قضائیه است.
کشاندن زنان و جوانان به کلانتری ضرر دارد
محمود هاشمی شاهرودی رییس قوه قضائیه جمهوری اسلامی روز دوشنبه در گردهمایی استانداران سراسر کشور گفت: «ما باید سیاست خود در برخورد با این آسیبها را پیشگیری از وقوع این آسیبها قرار دهیم تا درمان آن. خیلی اوقات برخوردهای شدید جواب عکس میدهد. هم قضات و هم بخشهای اجرایی به خصوص نیروی انتظامی باید دقت کنند تا در تب و تاب برخورد، کاری نشود که نتیجه عکس دهد».
خیلی اوقات برخوردهای شدید جواب عکس میدهد. هم قضات و هم بخشهای اجرایی به خصوص نیروی انتظامی باید دقت کنند تا در تب و تاب برخورد، کاری نشود که نتیجه عکس دهد
سید محمود شاهرودی
براساس گزارش خبرگزاری ها، آقای شاهرودی با تاکید بر اینکه برخوردهای شدید خلاف اصل پیشگیری از وقوع جرم است، گفت« این اصل از نظر شرعی و عقلی باید اجرا شود».
او به مسئولان اجرایی کشور توصیه کرد که در برخوردها رعایت همه جوانب را بکنند و گفت«باید جلوی برخوردهایی که مغایر با این اصل است، گرفته شود چون باعث ایجاد ناهنجاریهای بیشتر می‌شود».
وی ضمن تاکید بر اینکه باید با برخی جرایم نظیر جرایم سازمانیافته، اشرار و مافیاها برخورد سخت صورت گیرد، نسبت به برخوردهای صورت گرفته با زنان و دختران انتقاد کرد و گفت«در مواقعی که میتوان فردی را به کلانتریها و پاسگاههای انتظامی نبرد، نباید پای وی را به کلانتریها کشاند. کشاندن پای زنان و جوانان به کلانتری غیر از ضرر اجتماعی منفعتی ندارد».
«برخوردهای شدید جواب عکس میدهد»
آقای شاهرودی ضمن تاکید بر رعایت اعتدال در برخورد با آسیبهای اجتماعی خواستارتشکیل ستادهای مشترک مقامات اجرایی، قضایی، امنیتی، انتظامی شد و گفت که امروز دنیا به دنبال برخورد با آسیبها و علاج آن از طریق تشکیل چنین ستادهای مشترکی است.
وی با اشاره به نیاز به اصلاح قوانین در کشور گفت که برخی از بخشنامههایی که در گذشته جواب میداد اما امروز جواب نمیدهد نیز باید اصلاح شود. رییس قوه قضاییه در عین حال وجودحاشیهنشینی را بستری برای وقوع جرایم عنوان کرد و با اشاره به طرح عفاف شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: «ما باید این طرح را به درستی اجرا کنیم. ضمن اینکه نیازمند اصلاح وضع ادارات خود هستیم».
رییس قوه قضاییه گفت: «دشمن به دنبال آسیب رساندن به نظام اسلامی ما از طریق ماهوارهها و اینترنت است» و به مسئولان اجرایی توصیه کرد که به دنبال پیشگیری از وقوع جرم با تکیه بر«طرح های جامع و کارشناسی و استفاده از تکنیک های روز دنیا» باشند وی همچنین گفت
رییس قوه قضائیه از حاشیه نشینی، طولانی بودن دوره تحصیلات در کشور، تاخیر در ورود جوانان به بازار کار و بالا بودن سن ازدواج در کشور به عنوان دلایل افزایش آسیب های اجتماعی نامبرد و گفت که باید با این آسیب ها برخورد ریشه ای صورت گیرد.
«حرمت شکنی کسی را محبوب نمی کند»
همزمان با سخنان آقای شاهرودی، یک مقام دیگر قضایی نیز به در پاسخ به انتقادات مطرح شده از سوی مقامات نیروی انتظامی پاسخ گفت. سید علیرضا آوایی گفت «قوه‌ی قضاییه و دادگستری مکلف نیست خود را با ضابطان تنظیم کند بلکه این ضابطان هستند که باید آموزش و تعلیمات را از قضات بگیرند و اجرا کنند».
وی به ضابطان توصیه کرد تا اگر در این باره شبهه‌ای دارند به قانون اساسی و قانون عادی مراجعه کنند.
رییس کل دادگستری تهران در پاسخ به انتقاداتی که از نیروی انتظامی و روزنامه کیهان در ارتباطات با سهل انگاری در مقابل متهمان اخلاقی صورت گرفته، گفت توقع من از مجموعه‌ی مسوولان انتظامی، غیرانتظامی و مطبوعات این است که حریم قوا را حفظ کنند زیرا این حرمت‌شکنی‌ها هیچ‌کس را محبوب نمی‌کند و متضرر اصلی آن خصوصا در سالی که به نام «اتحاد ملی» نامگذاری شده مجموعه‌ی نظام جمهوری اسلامی ایران است».
آقای آوائی بر وفاداری خود به قانون تاکید کرد و گفت« حتی در شرایطی که فضای جامعه و فشار تبلیغات بر ما وجود داشته باشد، حق عدول از اصول را نداریم. اگر هم همه ما را تمجید کنند بازهم حق نداریم به اندازه‌ی سرسوزنی بیش از آنچه قانون، شرع و وجدان به ما اجازه داده، شتاب بگیریم».
اگر هم همه ما را تمجید کنند بازهم حق نداریم به اندازه‌ی سرسوزنی بیش از آنچه قانون، شرع و وجدان به ما اجازه داده، شتاب بگیریم
سید علیرضا آوایی
وی با انتقاد از لحن سخنان برخی از مقامات انتظامی گفت« در کدام کشور و کجای دنیا حتی در عقب‌مانده‌ترین آنها با قوه‌ای که پشتوانه‌ی حیات کشور و مرکز اجرای عدالت است، با این ادبیات صحبت می‌کنند؟ من قصد دفاع از قوه به صرف تعلق به آن را ندارم بلکه منتظر بودم پیش از این‌ها دفاعی از قوه‌ی قضاییه از سوی مسوولان ببینم که این اتفاق نیفتاد».
آوایی همچنین این پرسش را مطرح کرد که آیا کسانی که در حال حاضر در زندان‌ها هستند به حکم قضات زندانی و محکومند یا به حکم دیگران؟ اساسا کدام مرجعی حق دارد حکم دستگیری، محکومیت، زندان، شلاق و اعدام صادر کند؟ آیا این احکام جز از قوه‌ی قضاییه و از ناحیه‌ی قضات صادر شده و این بار سنگین مسوولیت جز بر دوش آنها بوده است؟»
اختلاف در شیوه برخورد
سخنان دو مقام ارشد قضایی در یک روز و توصیه آنها به ضابطان در پایبندی به قانون در سومین روز از اجرای طرح مبارزه با بدحجابی به گفته ناظران ناشی از اختلاف نظر مقام های جمهوری اسلامی در نحوه برخورد با آسیب های اجتماعی است.
قبل از این فرمانده نیروی انتظامی طی چند سخنرانی انتقاداتی را به قوه قضائیه وارد کرده بود. آقای احمدی مقدم در اویل فروردین ماه به صراحت برخی از قضات را به عنوان مانع این نیرو در اجرای برنامه های خود معرفی کرد و گفت: «دستگاه قضایی برخورد قاطعی با مجرمان ندارد و مجرمان به سرعت مجازات نمی‌شوند».
وی همچنین در سفر به استان فارس گفت«وضعیت فعلی استان فارس را به لحاظ اقدامات قضایی قابل قبول نمی‌دانیم، چرا که اقدامات پلیس بدون پشتوانه قضایی خنثی می‌شود».
طرح مبارزه با بدحجابی که از روز شنبه در کشور به اجرا در آمده به گفته معاون اطلاع رسانی نیروی انتظامی در تهران منجر به دستگیری ۲۷۸ نفر شده و چند هزار تذکر شفاهی به زنان شده است.
دو تن دیگر از فعالان زن به زندان محکوم شدند
دو تن دیگر از فعالان حقوق زنان در ایران که سال قبل در یک تجمع اعتراضی در میدان هفت تیر تهران شرکت کرده بودند، به مجازات زندان محکوم شدند.
نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان به اتهام "تبانی و اجتماع جهت برهم زدن امنیت کشور" به سه سال حبس که دو سال و نیم آن به مدت پنج سال تعلیقی است، محکوم شده اند. به این ترتیب شش ماه دیگر از نوع تعزیری و لازم الاجراست.
دو اتهام دیگر، شامل "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" و "شرکت در تجمع غیرقانونی"، نیز علیه این دو نفر مطرح شده بود که دادگاه انقلاب در مورد آنها رای برائت داده است. 
نسرین ستوده، یکی از وکلای این دو مدافع حقوق زنان، به بخش فارسی بی بی سی گفت: "صدور این حکم خارج از انتظار بود و همچنین موضوع پیوند دادن مطالبات مدنی، که بیشتر آن در چارچوب مسائل خانواده قابل بررسی است، با مسائل امنیتی سوال برانگیز است."
خانم ستوده گفت: "من و دو وکیل این پرونده، یعنی خانم شیرین عبادی و لیلی علی کرمی، در فرصت بیست روزه برای درخواست تجدید نظر یقینا لایحه تجدید نظرخواهی را به دادگاه انقلاب ارائه خواهیم کرد."
تجمع دوازدهم ژوئن (22 خرداد) سال گذشته در تهران با برخورد خشونت آمیز نیروی انتظامی روبرو شد. نیروی انتظامی شماری از تجمع کنندگان را که به قوانین تبعیض آمیز ایران، از جمله حق تعدد همسر و سرپرستی فرزند برای مردان اعتراض داشتند به این بهانه که تجمع آنها بدون مجوز صورت گرفته بازداشت کرد.
علیرغم آزاد شدن بازداشت شدگان برای آنان پرونده هایی در دادگاه انقلاب تهران تشکیل شد.
شبعه ششم دادگاه انقلاب تهران هفته گذشته نیز فریبا داوودی مهاجر، از جمله شرکت کنندگان در تجمع اعتراضی هفت تیر را نسبت به آنچه "برگزاری اجتماع غیرقانونی" و "تبانی جهت ارتکاب جرم" خوانده شد، مجرم شناخته و به یک سال زندان و سه سال حبس تعلیقی محکوم کرد.
همین دادگاه، سوسن طهماسب، یکی دیگر از تجمع کنندگان میدان هفت تیر را نسبت به "اقدام علیه امنیت ملی" مجرم شناخته و به شش ماه زندان و یک سال و نیم حبس تعلیقی محکوم کرده است.
با صدور احکام امروز، اکنون شمار محکومین به پنج نفر رسیده است.
پیشتر، شعبه سیزدهم دادگاه انقلاب تهران، آزاده فرقانی، از دیگر شرکت کنندگان تجمع میدان هفت تیر را به دو سال حبس تعلیقی محکوم کرده بود.
برخورد با فعالان حقوق زنان با اعتراضات متعدد گروه های مدافع حقوق بشر داخلی و بین المللی مواجه بوده است.
اخیرا وزیر اطلاعات ایران اعلام کرد که "دشمنان خارجی" سیاست جدید خود برای "براندازی نرم جمهوری اسلامی" را تحت پوشش جنبش های مختلف از جمله جنبش زنان و جنبش دانشجویی به اجرا درآورده است.
نعل وارونه، حنای بی رنگ
نویسنده: مسعود بهنود
این بخش از سرمقاله چهارشنبه کیهان نوشته آقای شریعتمداری اگر نمونه کامل نعل وارونه نباشد از مصادیق سفسطه می تواند بود. اولش بخوانید که خطاب به مخالفان مبارزه این روزهای نیروی انتظامی با بدحجابی چه نوشته است 
"باید توضیح بدهید که از بازداشت احتمالی چه کسانی سخن می گوئید؟ آیا بازداشت اعضای فاسد باندی که زنان شوهردار را با لطایف الحیل- و گاه به زور- می فریبند و خانواده هایی را به تباهی می کشند، برخورد خشونت آمیز است؟ آیا دستگیری باندی که دختران معصوم راهنمایی را با آب میوه آلوده به مواد بیهوش کننده می ربایند و... احساسات پاک حضرات را خدشه دار می کند؟ آیا آنانی که میلیون ها لیتر مشروبات الکلی و صدها تن مواد مخدر را در میان جوانان ناپخته توزیع می کنند نباید بازداشت شوند؟ اگر منظورتان این موارد نیست، پس منظورتان چیست؟ آیا چنانچه فرزندان خودتان قربانی این پلیدی ها شوند باز هم به خاطر دستگیری عاملان فساد احساسات لطیف و نازک تر از گل شما جریحه دار می شود و یا آن که زمین و زمان را برای برخورد با مفسدان به هم می دوزید؟!"
چرا می گوئیم نعل وارونه است. برای این که واقعیت کاملا برعکس چیزی است که مدیر کیهان ادعا دارد. مردم از اتفاق درست نظرشان این است که چرا نیروی انتظامی به گردش عطیم مواد مخدر نمی رسد. چرا بچه های کشور در مقابل کراک خانمان سوز وارداتی از شمال کشور که تنها گذرکنندگان بر غسالخانه بهشت زهرا می دانند چه مصیبتی است، مصون نمی شوند. چرا باندهای بزرگ مشروبات را گذاشته اید و دنبال تارموی دخترانید. چرا از ناامنی مرزهای شرقی گذشته اید و در خیابان ها دنبال دختران معصوم افتاده اید. درست حرف این است. اگر آقای شریعتمداری نعل وارونه نمی زند. این حرف را جواب بدهد. و پاسخ دهد کجا این روزها خبر از دستگیری سرکردگان مواد مخدر داده نیروی انتظامی. این افراد که مانند لشکر سلم و تور ریخته اند در خیابان ها و عکسشان در همه دنیا پخش شده آیا دنبال دستگیری سر باندهای مواد مخدرند. آخر چرا مردم را نافهم فرض می کنید. چه کس مخالف جمع آوری مواد مخدر و باندهای تن فروش است. یک نشانی بدهید. چرا دروغ به این روشنی در روز روشن.
اصلا دعوا بر سر این ها که سرمقاله نویس کیهان با استفاده از کلماتی مثل"احساسات از گل نازک تر جوانان" سعی دارد مردم را بدان متوحه کند نیست. چه کسی برای مبارزه با مفسدین زمین و زمان را به هم دوخته جز خود شما و سردار مورد علاقه تان. جواب دهید آیا دستگیری خانم هائی که برای حقوق خود در یک جامعه مردم سالار امضا جمع کرده اند دنبال باند شرارت رفتن است. مردم می گویند: این ها دستشان با قاچاقچی های بزرگ در هم است و برای پوشاندن بی اعتنائی شان به ناامنی شرق کشور و گردش آزاد مواد مخدر و فروانی قاچاق سروصدای مبارزه با بدحجابی راه انداخته اند. پاسخشان را چه می دهید.
در جلسه دیروز مجلس وقتی وزیر کشور در مقابل سئوالات ریز و دقیق آقای اعلمی درباره حادثه تاسوکی بالاخره اعتراف کرد که ماموران انتظامی و امنیتی تعلل کرده اند، و وقتی ناگزیر شد داخل ریز مسائل شود و اعتراف کند که آن گروه یاغی و تروریست با معدل سنی 23 سال چند روز و در روزی مشخص هشت ساعت خاک کشور را در اشغال داشتند و 22 نفر را کشتند، در حالی که از یک هفته قبل همه از آن با خبر بودند، حتی یک روزنامه محلی خبرش را نوشته بود. وزیر کشور باید می شنیدند که به عنوان مسوول امنیت مرزها چه می گفت. می گفت مرزها هم اکنون هم رها شده است. گروگان گیری و حوادث تروریستی در دولت سابق بیش تر بود، در محل تپه های شن روان هست، بودجه کافی نداریم. هماهنگی نشده بود و... و این جمله آقای اعلمی را بشنوید که ماجرای تروریستی تاسوکی را به برخورد با بدحجابی ربط داد و به آقای پورمحمدی گفت؛ «اگر شما در سطح شهرها به جای برخورد با بدحجابی به ماموریت ذاتی خود می پرداختید شاهد چنین اقدامات تروریستی نبودیم."
تمام حرف همین جاست. وقتی حادثه تاسوکی رخ داد روزنامه کیهان به جای سخت گرفتن بر مامورانی که الان وزیرشان اعتراف دارد که تعلل کرده اند به حماسه سازی الکی پرداخت و رفت تا جائی که عبدالمالک تروریست و آدمکش را برای تفاخر صوری ماموران به هلاکت رساند و موجب خنده و شعف وی شد. بعد شروع کرد به دیگران ایراد گرفتن که چرا اصلا با تروریست گفتگو کرده اند. البته که نباید می کردند و می گذاشتند تا بر اساس خبر غلط کیهان مردم ساده ایران باور کنند که عبدالمالک کشته شده که ایشان بتوانند سردار مورد علاقه را بزرگ بدارند و لابد از مردم دعوت کنند که گل به گردنشان بیندازند. کیهان در آن زمان همه چیز نوشت تا واقعیت را پنهان کند. پنهان بدارد که کار اصلی سردار احمدی مقدم و نیروهایش نه حفظ امنیت کشور بلکه مبارزه با بدحجابی است و مشوقش هم کیهان.
مدیر کیهان در آخر سرمقاله چهارشنبه، انگار یک موضوع زائد و بی اهمیت، نوشته است: "و اما، اگر منظورتان برخورد با برخی از جوانان و نوجوانان غفلت زده است که قرار نیست غیر از تذکر شفاهی و الزام آنان به رعایت شئون اخلاقی و اجتماعی با آنها برخورد دیگری شود و البته بدیهی است آنانی که معلوم شده از برخی مراکز پول می گیرند تا با ظاهری زننده در خیابان ها جولان بدهند، حساب جداگانه ای دارند."دم خروس همین جاست. نه درد ناموسی هست و نه غیرت از دست رفتن بچه ها از شیوع اعتیاد به مواد شییمیائی و روانگرد، نه حتی درد ناامنی کشور، تنها همین چند تار مو گلوها را گرفته . آن هم نه به جهت غیرت دینی . بلکه به طور خلاصه چون این روسری های بلاتکلیف و سرگردان و متزلزل نشان می دهد ضعف ها را و ناتوانی ها را، و لو می دهد واقعیت را، مانع می شود تبلیغات بی جا را. مساله اصلی همین است که احساس می کنید با نگاهی به لباس مردم آشکار می شود که بازی را باخته اید. راه ساده و بی هزینه ای برای اعتراض. راه ساده و بی خطری برای نظرسنجی همین ظاهر جوانان است در شهرها. و این را می دانید. دردتان می آئید. می خواهید آثار شکست برنامه هایتان را از چهره شهر پاک کنید.
فقط مانده بود به دختران جوان که در گرمای تابستان از دست این پوشش ها به ستوه آمده اند وصله جاسوسی و پول گرفتن از خارجی بزنید. باور کنید دنیا دارد به حکومتی چنین ضعیف که ناگزیرست روزنامه نویس، معلم، دانشجو، کارگر و حالا زنان جوانش را متهم به جاسوسی کند می خندد. این مقالاتی را که از لایش اگر دو خط در تحسین احمدی نژاد باشد درشت می کنید و خلاصه می کنید، مگر نمی خوانید. مگر نمی خوانید که چه می نویسند از گزارش های از تهران. از قول بچه ها . اصلا در این ها اثری از باند مخوف نیست. باندهای تن فروش را بگیرید و اعدام کنید چه کسی اشکال دارد. از جان بچه های مردم چه می خواهید در خیابان.
حالا می توانید در جواب بار دیگر همین صفحه را بگذارید. و دوباره همان اعتراض های خانواده های ایرانی را به خودشان برگردانید. اما هر چه کنید سخن آقای شاهرودی درست است ریخته اید در خیابان دنبال تار مو عمو. نریخته اید دنبال قاچاقچی کراک و مشروبات و فریب دهندگان و باندهای تن فروش که. اصلا صحبت آن ها نیست. اما چه کنید. آن که دردی پنهان دارد باید نعل را وارون زدن.
و سئوال مقدر آخر.اگر چنان است که می گوئید و حرکت نیروی انتظامی برای مبارزه با اشرار و اوباش است چطور سخنگوی دولت محترم اعلام کرده است که دولت در این مبارزه سهمی ندارد و سهمی ندارد. دولتی که اگر صد سال پیش یکی خر حسن دله را نعل کرده باشد به حساب خودش می نویسد چطورست که این کار مشعشع مردمی و شرعی را حاضر نیست به گردن بگیرد. اگر راست است که مبارزه از اول اردیبهشت برای مواد مخدر و فحشاست چرا دولت خود را کنار می کشد پس.آقای صفارهرندی معاون سابق کیهان چرا به روزنامه ها هشدار داده اند که اگر از نیروی انتظامی در ماجرای خیابانی انتقاد کنند با آن ها برخورد می شود. مگر نمی گوئید مردم پشت این حرکتند خب بگذارید مردم خودشان از روزنامه هائی که این ها را می نویسند رخ بگردانند، نگرانی تان از چیست. نکند نگران حیثیت و اعتبار روزنامه های رقیبتان هستید.
اما اگر جلسه دیروز مجلس را شاهد بودید و یا می شنیدید دستگیرتان می شد که هر چه نامه خوانندگان بسازید و از قول مردم شریف از سردار تحسین کنید، واقعیت این است که حنایتان رنگی ندارد. اگر باز نیاز به اثبات است باز صبر می کنیم.
سختگیری پلیس درمورد روسری های لیزخورده
اتوبوس پلیس، در یکی از میدان های شلوغ تهران با صدای گوشخراشی ترمز کرد. ماموران بیرون پریدند و بازرسی خود را از پیاده رو ها و داخل ماشین ها شروع کردند. مسلما پلیس مثل بقیه جاهای دنیا کارش را انجام می دهد. اما هدف آنها در پایتخت ایران، زنانی هستند که گمان می رود قانون پوشش اسلامی در جمهوری اسلامی را زیرپا گذاشته اند.
دختری را به این دلیل که روسری اش زیادی عقب رفته و مقدار زیادی از موهایش پیدا است، ماموری گرفته است و مادرش فریاد می زند:«تو را بخدا عکس نگیرید!».
گردش شبانه در شهرک غرب یکی از موقعیت هایی است که کسانی که می خواهند زنان را در مورد پوشش اسلامی "ارشاد" کنند، از سرتاسر کشوربه آنجا می آیند. قانون پوشش اسلامی از بعد از انقلاب اسلامی در سال 1979، زنان را ملزم کرده است که مو و بدن خود را بپوشانند.
برخی مقامات تاکید دارند که مدارا با ارشاد اسلامی سازگار تر است تا تهدید و اجبار، و دستگیری آخرین راه درمورد زنانی است که در مورد تغییر دادن روش خود عناد می کنند.
حبیب محمدی، مامور نیروی انتظامی به خبرنگار خبرگزاری فرانسه که از گشت پلیس گزارش تهیه می کرد، گفت:«وقتی اتومبیلی را متوقف می کنیم، مودبانه از آنها می خواهیم که حجابشان را درست کنند. اگر به توصیه ما عمل کردند، به آنها کاری نداریم. اما اگر چنین نشد و مسافر زن یا راننده جرو بحث کرد، از راننده می خواهیم که مدارک اتومبیل را به ما بدهد و پرونده اش را به کلانتری می فرستیم».
سختگیری، حتی در پایان فصل بهار و قبل ار شروع تابستان، اقدامی عادی است. اما به نظر می رسد که با کوتاه تر شدن مانتو ها و باریک شدن روسری ها، رسانه ها این خبر را بیش از حد برجسته کرده اند و مقامات، این اقدام را با پیگیری بیشتری دنبال کرده اند.
زنان تهرانی با جسارت زیاد، موهایشان را طبق مد، از روسری بیرون می گذارند، شلوارهای کوتاه می پوشند که مچ پایشان را نشان می دهد و مانتو های تنگی می پوشند که محافظه کاران را خشمگین می کند.
روزنامه های تندرو و نمایندگان محافظه کار مجلس، شدیدا از تصمیم نیروی انتظامی مبنی بر "استفاده از زور و تهدید" علیه کسانی که ترجیح می دهند موضعی نرم در مقابل خطاکران اتخاذ کنند، حمایت می کند. محمد تقی رهبر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، گفت: «وضعیت کنونی برای دولت جمهوری اسلامی، شرم آوراست. مردانی که این مدل ها را در خیابان می بینند، دیگر به همسران خود در خانه توجهی نمی کنند و بنیاد خانواده ار بین می رود».
زمانی که محمود احمدی نژاد محافظه کار در ژوئن سال 2005 به ریاست جمهوری انتخاب شد، تصور می رفت که مقامات در مورد پوشش زنان در مکان های عمومی به شدت سختگیری کنند. اما طرز لباس پوشیدن زنان در خیابان نشان می دهد که چیزی عوض نشده است. مشاور رسانه ای احمدی نژاد طی سخنانی از اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، به دلیل سختگیری های جدید و "ترویج تقوا و مبارزه با فساد" قدردانی کرد. مهدی کلهر گفت: «متوجه شدم که نیروی انتظامی وارد مبارزه با تهاجم فرهنگی، آنهم با کثیف ترین شکل آن شده است و من از صمیم قلب از شما و همکارانتان تشکر می کنم».
با این حال برخورد بین ماموران و مردم در خیابان نشان می دهد که این موضع گیری محبوبیتی کسب نکرده است. یک زن جوان که خودش را کارمند معرفی کرد گفت: «این طرح، با روشی که آن را پیش می برند، به جایی نمی رسد. چرا باید وقتشان را با ایراد گرفتن از طرز لباس پوشیدن مردم تلف کنند؟ حضور آنها درجه اضطراب را در خیابان ها افزایش می دهد».
یک مغازه دار گفت: «اگر می خواهند جلوی فساد را بگیرند، پس چرا این لباس ها را وارد می کنند؟ اگر آنها واقعا می خواهند این مشکل را حل کنند، باید مانع تجاری بشوند که این مانتو ها، شلوارها و روسری ها را وارد می کنند».
یک مرد ریشو که خودش را آقای محمدیان، کارمند دولت، معرفی کرد، به ماموران نیروی انتظامی نزدیک شد تا شکایتش را بگوید: «آنها شب گذشته دخترم را در خیابان جردن دستگیر کردند. او در اتومبیل دوستش نشسته بود. آنها را بخاطر چند تار مو متوقف کردند و اتومبیل دوستش را توقیف کردند. باید با دانشجویان رفتار بهتری داشت. آنان اگر احساس ناراحتی کنند، از ایران می روند، ما باید دانشجویان را در کشور نگه داریم. من در جبهه های جنگ حضور داشتم و دین خودم را به انقلاب ادا کرده ام، خواهش می کنم، من به شما التماس می کنم، بروید و تحقیق کنید، شب گذشته یک ماشین در خیابان جردن توقیف شده است که دو دختر جوان سرنشین آن بودند. این رفتار درستی نیست که با جوانان می کنید».
رئیس مرکز اطلاعات نیروی انتظامی تهران، سرهنگ مهدی احمدی، می گوید:«مسلما، چنین عملیات گسترده ای، اشتباهاتی را هم بدنبال دارد. ما باید بیشتر مرافب باشیم».
